دکتر عاطفه قنبری جلفایی، روانپزشک
[برگرفته از جام جم آنلاین، ۱۳۹۱/۱/۲۴]
سقط جنین یکی از شایعترین عوارض بارداری است. پانزده تا بیست درصد حاملگیها منتهی به سقط میشوند که گاهی این سقطها میتواند حیات مادر را نیز تهدید کند. گرچه به درمان جسمی سقط اهمیت زیادی داده میشود، اثرات روانی آن معمولاً نادیده گرفته میشود. حتی در مطالعات نیز تا دهۀ ۱۹۹۰ توجه اندکی به جنبههای روانی سقط شده بود، ولی در طول دو دهۀ گذشته مطالعات زیادی بر روی آثار روانی سقط انجام شده است. سوگ و افسردگی از جمله واکنشهای روانی به سقط است .
سوگ
«سوگ بعد از سقط» میتواند به شدت «سوگ از دست دادن یکی از اعضای خانواده» باشد. چهل درصد خانمها بعد از سقط دچار علایم غم و اندوه، اشتیاق به داشتن بچه از دست رفته، تمایل به صحبت راجع به احساس فقدان و اختلالات خواب میشوند. احساس گناه و سرزنش خود نیز میتواند در مادر وجود داشته باشد. سقط معمولاً ناگهانی و غیرمنتظره است. معمولاً کسی با فرد همدردی زیادی نمیکند و مراسم سوگواری که به رفع سوگ کمک میکند برگزار نمیشود. اطرافیان معمولاً به جای شنیدن غصههای فرد و درک احساسات او، با گفتن اینکه «چیز مهمی نبود» و یا «هنوز بچهای وجود نداشت که برایش غصه بخوری»، فرصت ابراز هیجانات منفی را از فرد میگیرند و همه اینها به تشدید علایم سوگ دامن میزند . از طرفی، واکنش افراد مختلف نسبت به استرس متفاوت، و تحمل سقط در برخی راحتتر از سایرین است. برخی از عوامل خطری که ممکن است همراه با علایم شدیدتر سوگ باشد، شامل موارد زیر است:
- حاملگی اول
- سقطهای مکرر قبلی
- سابقه ناباروری
- عدم حمایت خانواده
- سابقه اختلالات روانپزشکی
گاهی نیز انجام سونوگرافی قبل از سقط باعث میشود تصویر واضحتر و ملموستری از جنین در ذهن مادر شکل بگیرد و رابطه عاطفی قویتری برقرار شده، پس از سقط بر احساس فقدان مادر بیفزاید.
علایم سوگ میتواند بعد از یک تا دو هفته برطرف شود، ولی همچنین ممکن است ماهها وحتی یک تا دو سال به طول بینجامد و در موقعیتهای خاص مثل زمان تعیین شده برای وضع حمل، سالگرد سقط و یا حاملگی بعدی این احساسات دوباره برای مدت کوتاهی زنده شود. سوگ حتی میتواند در همسر و سایر اعضای خانواده رخ دهد. ابتلا به افسردگی و اضطراب نیز پس از سقط ناشایع نیست.
چه بایدکرد؟
برای کاهش اثرات روانی سقط، نیاز به حمایت پرسنل پزشکی و خانواده است. پزشکان باید تا آنجا که ممکن است به بیمار اطلاعات دهند و اگر علتی برای سقط وجود داشته او را از آن مطلع کنند. همچنین ابهامات وی را در مورد شانس بارداری بعدی برطرف کنند. اطمینانبخشی پرسنل پزشکی به بیمار و خانواده او بسیار سودمند خواهد بود. همچنین توضیح امکان تجربه علایم سوگ، فرد و خانواده را برای گذراندن این دوره یاری میدهد. اگر علایم سوگ شدید بود یا منجر به افسردگی و اضطراب شد، مراجعه به روانپزشک جهت درمانهای دارویی و غیردارویی توصیه میشود.
خانواده نیز باید با بیمار همدردی کرده، به وی اجازه بیان نگرانیهایش را بدهند. گاهی لازم نیست در موقع شنیدن اندوه یک نفر حرف خاصی بزنیم. سکوت، شنیدن صحبتهایش و فشردن دست او کمک بزرگی است که ارزشی غیرقابل توصیف دارد.