دکتر حسن رفیعی؛ روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی
[برگرفته از هفتهنامه زندگی مثبت، با عنوان «جامعه سالم یعنی کسی زیر خط فقر نباشد»؛ ۱۳۹۴/۳/۲۴]
ریشه سلامت اجتماعی به تعریف سازمان بهداشت جهانی از مفهوم سلامت برمیگردد. در این تعریف گفته شده که سلامت فقط نبود بیماری و نقص نیست بلکه آسایش کامل جسمی، روانی و اجتماعی است. سلامت اجتماعی یک اصطلاح چندپهلوست. به همین دلیل شاید نتوان با دیدگاههای مختلف تعریف دقیق و جامعی از آن داشت. میتوان گفت سه تلقی از مفهوم سلامت اجتماعی وجود دارد. چند سال قبل در کنفرانسی در شهر پاریس بر سر اجتماعی بودن سلامت بحثهای زیادی درگرفت و سرانجام نتیجهای هم حاصل نشد، ولی این کنفرانس باعث شد توجهها بیشتر به سوی سلامت اجتماعی معطوف شود و بیشتر به این مقوله پرداخته شد. ذکر شد که سه تلقی از مفهوم سلامت اجتماعی وجود دارد. اولین تلقی سلامت اجتماعی را تلفیقی از سلامت جسمی و روانی میداند. به این معنا که در سلامت جسمی، جسم و در سلامت روانی، روان سالم است.
اما در دومین تلقی از سلامت اجتماعی، به نحوه حضور اجتماعی فرد در جامعه توجه میشود. یعنی فرد در جامعه با دیگران تعامل خوبی داشته باشد، در مواقع لزوم به دیگران کمک کند و در مواقعی از دیگران کمک بگیرد. البته عدهای از محققان این تعریف را نقد میکنند. وقتی به تعریف سلامت روان از دیدگاه سازمان بهداشت جهانی نگاه میکنیم، متوجه میشویم سلامت روان علاوه بر نبود اختلالهای روانشناختی، به معنی کنار آمدن با فشارهای روانی و عصبی معمول زندگی، مولد و مثمر ثمر بودن و مشارکت در محیط زندگی و… هم هست. در تعریف سلامت روان عناصری از نحوه حضور اجتماعی ما در محیط وجود دارد که موجب میشود نتوان سلامت روان را فقط در اضطراب، روانپریشی و… خلاصه کرد و حتماً باید وجه اجتماعی نیز در نظر گرفته شود. در تعریف دیگر فقط فرد مطرح نیست و بر شرایط اجتماعی تأکید میشود، اما سؤالی که مطرح میشود این است که شرایط اجتماعی چگونه باید باشد؟ در این مبحث نیز دو نظریه وجود دارد؛ نظریه اول بر جامعه سالم تأکید دارد؛ یعنی شرایط اجتماعیای که باعث ارتقای سلامت شود که به آن تعیینکننده اجتماعی سلامت گفته میشود. نظریه دیگر نیز بر جامعه سالم تأکید دارد ولی جامعه سالم آن نیست که صرفاً باعث سلامت انسانها شود، بلکه شرایط اجتماعی نیز باید بهبود پیدا کند. با این تعریف جامعه سالم جامعهای است که در آن آسیبهای اجتماعی وجود نداشته باشد، رو به توسعه باشد و… .
حدود ۱۰ سال قبل تیمی متشکل از ۳۰ نفر طی تحقیقاتی، مختصاتی برای جامعه سالم و متناسب با شرایط اجتماعی کشور ما برشمردند که در آن ۱۸ ویژگی ذکر شده بود. از آن ۱۸ گزینه سه مؤلفه مهم در رأس قرار گرفت و بر اساس همان سه مؤلفه جامعه سالم را در ایران تعریف کردند. جامعه سالم، جامعهای است که در آن کسی زیر خط فقر نباشد، خشونت وجود نداشته باشد و رشد جمعیت کنترل شده باشد. گرچه شاید این سه ویژگی آرمانی به نظر برسد ولی میتوان این مشکلات را به حداقل رساند.