مصاحبه با دکتر علیاکبر نجاتیصفا، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران (تابستان ۱۳۹۳)
[برگرفته از سایت روزنامه همشهری؛ با تنظیم محمدرضا ارشاد و عنوان «چه میکند هیجان مفید، چه نمیکند خشونت فیزیکی!]
- ورزش چه نقشی در تخلیه هیجانات و بازسازی آنها میتواند داشته باشد؟
در مورد فواید جسمانی ورزش و زندگی همراه با تحرک مطالب زیادی منتشر شده است. اما غیر از اثرات جسمانی، ورزش اثرات روانشناختی مثبت زیادی دارد. در زمان ورزش ترشح برخی هورمونها و ناقلهای عصبی افزایش مییابد که نتیجه آن میتواند احساس نشاط و سرخوشی پس از ورزش باشد. همچنین ورزش تحمل استرس را افزایش میدهد و باعث کاهش میزان ابراز خشم میشود. ورزش در درمان افسردگیهای خفیف و نیز اضطراب کمککننده است.
- این کارکردها، در تماشاگران و هواداران ورزشی هم اثری دارد؟ یعنی آیا تماشاگران با دیدن مسابقه ورزشی فرآیندهای روانی خاصی را طی میکنند؟
این سؤال شما ممکن است مخاطبان را از ورزش کردن به سمت تماشای ورزش سوق دهد! اما واقعیتی که وجود دارد این است که تماشای مسابقات ورزشی و طرفداری از یک تیم میتواند اثرات مثبتی روی سلامت روانی افراد بگذارد. به هر حال دنبال کردن مسابقات ورزشی به نوعی توجه افراد را از زندگی سخت روزمره به سمت یک فعالیت مفرح بر میگرداند و میتواند موجب کاهش تنش بشود. یکی از ویژگیهای دیدن مسابقات هیجان و جیغ زدنهای و فریاد زدنهایی است که افراد در حین دیدن مسابقات دارند که این خود اثرات مثبتی دارد و علاوه بر کاهش تنش به ویژه در مردان جوان باعث کاهش ریسک خشونت نیز میشود. به طور کلی تماشای مسابقات ورزشی را میتوان به عنوان یک هیجان مفید و شادی بخش در نظر گرفت و این شادی در زمانی که تیم مورد علاقه مسابقه را میبرد تداوم بیشتری مییابد.
- اشاره کردید که تماشای مسابقات ورزشی و طرفداری از یک تیم میتواند اثرات مثبتی روی سلامت روانی افراد بگذارد. از سوی دیگر، تماشاگر یا هوادار با هورا کشیدنها و تشویق کردنها خود به نوعی در مسابقه شرکت میکند و حتی میتواند بر نتیجه بازی اثرگذار باشد. از دید روانشناسی این ساز و کار چگونه قابل تحلیل است؟ آیا طرفداری از یک تیم خاص میتواند بر اساس فرآیندهای خاص روانی افراد صورت گیرد؟
خیلی از اوقات رفتار و هیجان طرفداران فوتبال بسیار حیرتانگیز است. در این شرایط برخی افراد که علاقهای به فوتبال ندارند ممکن است بگویند که اصلاً این حالتها برایشان قابل درک نیست؛ مگر این چیزی بیش از یک بازی است. بررسیهای علمی و روانشناختی نشان داده که طرفداری از یک تیم سازوکارها و دلایل خاصی دارد و بنابراین فوتبال را میتوان چیزی فراتر از یک بازی دانست. یکی از مهمترین ویژگیهای طرفداری از یک تیم احساس هویت جمعی است که برای فرد ایجاد میشود. مثلا گفته میشود: «ما امروز میبریم.» یا «ما باید بهتر بازی میکردیم.» طرفداران هر تیمی رنگهای خاصی را دوست دارند و آداب خاصی را برای نشان دادن شادی یا طرفداری از تیم مورد علاقه خود نشان میدهند که مورد پذیرش بسیاری قرار میگیرد. برخی افراد ظاهر خود را شبیه به بازیکنان تیم مورد علاقهشان میآرایند و علائم و نشانههای خاصی به زودی در بین طرفداران تیم رایج میشود. همه اینها نوعی احساس تعلق خاطر و هویت جمعی برای افراد ایجاد میکند. هویتی که افراد روی آن تعصب دارند و باید از آن دفاع کنند. این موضوع بهویژه در جوامع مدرن که نهادهای سنتی مانند خانواده کمرنگ تر از گذشته شدهاند اهمیت زیادی در دادن احساس هویت به افراد دارد.
نظریههای دیگری هم در مورد طرفداری از یک تیم خاص وجود دارد. ازجمله میتوان به نظریه مبتنی بر روانشناسی تکاملی اشاره کرد که برای طرفداری از یک تیم خاص منشأ ژنتیکی در نظر میگیرد. این نظریهپردازان معتقدند که انسانهای اولیه به صورت قبیلهای زندگی میکردند و در هر قبیله عدهای از مردان و گاهی زنان دلیر بودند که وظیفه پاسداری از قبیله را بر عهده داشتند و در زمان جنگ با قبایل دیگر وارد صحنه میشدند و دیدن این صحنهها موجب هیجان زیاد حاضران در صحنه میشده و این حالت اینقدر تکرار شده که به نسلهای بعد به صورت یک تغییر ژنتیکی منتقل شده است و به این ترتیب انسانها در دوران بعد این هیجان را در دیدن مسابقات گلادیاتورها و بعدها با دیدن مسابقات ورزشی مانند مسابقات فوتبال تجربه میکنند. البته این موضوع در حد یک نظریه است و شواهد زیادی نیز در رد این نظریه وجود دارد.
نکته جالب دیگر در مورد تفاوتی است که رفتار طرفداران سرسخت با رفتار طرفداران معمولی تیمها دارد. طرفداران سرسخت در زمان مسابقه هیجان و برانگیختگی شدیدتری دارند و معمولاً حاضرند هزینههای بالایی برای پول بلیت مسابقات بپردازند. این افراد در زمان باخت تیم تمایل دارند که این موضوع را به حساب بدشانسی بگذارند تا به حساب عملکرد بد تیم مورد علاقهشان. در هر حال، رفتارهای هواداران و تماشاگران مسابقات ورزشی در چارچوب آداب و رفتارهایی میگنجد که همگی ایجاد کننده نوعی حس هویت، تعلق خاطر و اتحاد است و درست به مانند اعضای یک خانواده که در امور زندگی با هم مشارکت میکنند طرفداران نیز با این کارها سعی در مشارکت برای حمایت از تیم مورد علاقه خود دارند و با این کار پذیرش و مقبولیت بیشتری نیز بین دیگر دوستان و همسالان خود پیدا میکنند.
چون تماشای مسابقات ورزشی غالباً در فضایی عمومی صورت میگیرد، بهنظر میرسد که بتواند به بهبود اختلالات اجتماعی و بین فردی کمک رسانده و در نهایت به گسترش روابط اجتماعی بپردازد.
مطالعات زیادی نشان داده که داشتن یک شبکه اجتماعی و روابط دوستانه با افراد، نقش مهمی در احساس سلامت روان و شادکامی دارد. تماشای مسابقات چه در استادیومها و چه از طریق تلویزیون معمولاً دسته جمعی انجام میشود و این جمعهای خانوادگی یا دوستانه موجب تقویت روابط بین افراد میشود. همچنین افراد خجالتی در این جمعها اجازه ابراز وجود پیدا میکنند و بنابراین اعتماد به نفس آنها تقویت میشود. بررسیهای مختلفی نشان دادهاند که طرفداری از یک تیم ورزشی موجب تقویت رابطه پدر و فرزند میشود. معمولاً پدر و فرزند هر دو طرفدار یک تیم میشوند و با هم در مورد تیم صحبت میکنند یا با هم به تماشای مسابقات میپردازند و به این ترتیب فرصت خوبی برای تعامل آنها و تقویت روابط آنها به وجود میآید. طرفداری از یک تیم معمولاً اعتماد به نفس افراد را تقویت میکند که این اعتماد به نفس در زمان پیروزی تیم مورد علاقه چند برابر میشود و البته در زمان شکست تیم کاهش مییابد.
یک پژوهش علمی نشان داده که میزان مراجعات به اورژانسهای روانپزشکی در دوران برگزاری مسابقات جام جهانی در چند کشور کاهش یافته است که این موضوع نشان دهنده اثرات مثبت این مسابقات در سلامت روانی افراد است.
- جام جهانی فعلی چقدر میتواند در افزایش حس نوعدوستی و گسترش روابط انسانی در جامعه جهانی مؤثر باشد؟
جام جهانی فوتبال یک رویداد استثنایی است و شاید پس از المپیک مهمترین رویداد ورزشی-اجتماعی باشد. کشورهای مختلف با فرهنگها و سطوح اقتصادی متفاوت در آن شرکت میکنند و مسائلی مانند برتریجوییهای سیاسی یا نژادی در اینجا رنگ میبازد و بنابراین رویداد مهمی است که میتواند مثالی از مشارکت همه کشورها برای ایجاد نوعی همگونی و همدلی باشد، درست مانند افرادی که در یک دهکده بزرگ به وسعت جهان زندگی میکنند.