چگونه در تربیت فرزند هماهنگ باشیم؟

the-boating-party-1894.jpg!Blog
تابلوی «The Boating Party»

دکتر پژمان مهرداد قائم‌مقامی، روانپزشک (۱۳۹۴/۶/۱۱)

[برگرفته از هفته‌نامه زندگی مثبت؛ با تنظیم ستاره سمائی و عنوان «تو اینجوری بارش آوردی»]

نکته اول در مورد تربیت فرزندان این است که والدین باید در خلوت خود، در مورد خطاهای مختلف و احتمالی فرزندشان صحبت و تصمیم‌گیری کنند و به یک نتیجه واحد برسند. والدین نباید به هیچ‌وجه در حضور بچه‌ها، بر سر موضوعات تربیتی او با هم بحث یا با هم مخالفت کنند و یکی حامی بچه شود و یکی دشمن او. این کارها فقط باعث متشنج شدن و بی‌قانونی فضای خانه می‌شود و تمام رشته‌هایمان را پنبه می‌کند!

البته در این مورد یک استثنا وجود دارد؛ مسلماً اگر یکی از والدین می‌خواست کودک را کتک بزند یا به او آسیبی وارد کند، قطعاً والد دیگر باید مانع از آن شود، چون این مورد جزو خط قرمزهاست و قطعاً ضررش بسیار زیاد است. والدین نباید فراموش کنند که اگر در مورد یک یا چند اصل از اصول تربیتی فرزندشان با هم توافق ندارند، باید با آن درست مثل سایر مشکلات برخورد کنند؛ مثل همان مشکلاتی که بین خودشان پیش می‌آید و سعی می‌کنند در خلوت آن را حل کنند. مسلماً زن و شوهر وقتی بر سر مسائل خصوصی خودشان به مشکل برمی‌خورند، مسأله را نباید در حضور بچه‌ها مطرح کنند. آنها باید سعی کنند در ساعت و مکانی که تنها هستند، در مورد مشکلشان صحبت کنند و راه‌حلی برایش بیابند. اختلاف نظر بر سر مسائل تربیتی هم باید در خلوت و در غیاب بچه‌ها حل و فصل شود و در نهایت، نتیجه بحث به‌عنوان قانون به فرزندان ابلاغ شود. اگر بحثی که بین والد و فرزند مطرح می‌شود، با مخالفت والد دیگر روبه‌رو و به دعوای بین والدین تبدیل شود، مسلماً تأثیر بسیار بدی بر کودک خواهد داشت.

یکی از اتفاق‌هایی که بسیار شایع است، این است که یکی از والدین (پدر یا مادر) به دلیل کار اشتباه کودک با او برخورد می‌کند، اما کودک به والد دیگرش پناه می‌برد و او را میانجی قرار می‌دهد! البته این اتفاق از ابتدا به این شکل نیست. فرض کنید کودک خطایی می‌کند و مادر قصد دارد او را تنبیه کند اما پدر سر می‌رسد و مانع از تنبیهش می‌شود! با تکرار این اتفاق، کودک کم‌کم خودش این موضوع را یاد می‌گیرد و هر وقت در چنین فضایی گرفتار شد، به والد دیگر پناه می‌برد و از تنبیه شدن فرار می‌کند. البته گاهی هم ممکن است پدربزرگ و مادربزرگ و سایر اقوام داخل ماجرا شوند و مثلاً بگویند: «چرا سختگیری می‌کنید؟» در چنین مواردی باید با آنها صحبت کرد و برایشان توضیح داد که «فلان قانون در خانه ما رعایت می‌شود و به توصیه مشاور یا پزشک فرزندمان، باید به این توصیه‌ها عمل کنیم.» اگر خانواده پرجمعیت و پررفت و آمدی هستید، ممکن است با این چالش مواجه شوید که بزرگ‌تر فامیل، مثلاً پدربزرگ فرزندتان، اصرار داشته باشد که فرزندتان آزاد باشد و مثلاً بگوید: «در خانه من این بچه آزاد است هر کاری دوست دارد انجام دهد!» در این موارد، ممکن است به جای بحث با سالمندان که شاید باعث دلخوری آنها شود، بهتر باشد برای فرزندتان توضیح دهید که «این آزادی یا فلان قانون، مخصوص خانه پدربزرگ/مادربزرگ است و در خانه خودمان و سایر جاها صادق نیست»

گاهی والدین به دلیل مشکلاتی که در زندگی با آن روبه‌رو می‌شوند، عصبی می‌شوند، زود از کوره درمی‌روند و عصبانیتشان را سر کودک خالی می‌کنند و به بهانه‌های واهی او را کتک می‌زنند! اگر این‌طور است، حتماً به مشاور مراجعه کنید چراکه کودک محل تخلیه خشم ما نسبت به همسرمان یا محل کارمان و… نیست و در چنین شرایطی قربانی رفتار ما می‌شود. خوب است زن و شوهرها بعد یا حتی قبل از تولد فرزندشان اطلاعات خود را در زمینه پرورش کودکان افزایش دهند. آنها می‌توانند با مطالعه کتاب‌هایی که کارشناسان رشته‌های تربیتی توصیه می‌کنند، یا کمک گرفتن از روان‌شناسان و روان‌پزشکان کودک اطلاعاتشان را افزایش دهند. چون ممکن است خودشان از پیش قانون‌هایی را برای تربیت فرزندشان وضع کنند و بر سر موضوع‌هایی با هم به توافق برسند اما این تصمیم‌ها، از اساس اشتباه باشد. فرض کنید زن و شوهری توافق کنند که اگر فرزندشان کار اشتباهی کرد، او را کتک بزنند! مسلماً این توافق بسیار مخرب است و بنابراین بهتر است والدین هرازگاهی از کمک مشاوران و متخصصان حوزه تربیت کودک کمک بگیرند. همچنین شیوه‌های تربیتی‌ والدین باید متناسب با سن فرزندشان باشد و در این زمینه مدام به‌روز باشند. حتی در مواقعی که شیوه‌های تربیتی والدین کارساز نیست یا مشکلات غیرقابل پیش‌بینی به وجود می‌آید، مشورت با مراجع ‌ذی‌صلاح می‌تواند مؤثر باشد.


Share

پاسخ دهید