دکتر علیاکبر نجاتیصفا، روانپزشک و عضو هیأت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران (۱۳۹۴/۶/۲۱)
[برگرفته از هفتهنامه زندگی مثبت، با تنظیم نسرین خسروشاهی و عنوان «درباره تریکوتیلومانیا و روشهای درمان آن بیشتر بدانید»]
این اختلال که بهعنوان وسواس موکنی (تریکوتیلومانیا) شناخته میشود عادتی است که با کندن مکرر موها که میتواند منجر به از دست دادن مقدار قابلتوجهی از مو شود به وجود میآید. این اختلال معمولاً از دوران نوجوانی و به دنبال یک استرس عاطفی بروز میکند، طوری که فرد شروع به کندن موها میکند. در مورد این اختلال توجه به این نکته مهم است که ممکن است موقت و گذرا یا حتی ادامهدار و دایم باشد. در مواردی که این حالت موقتی است بعد از مدتی بهبود حاصل شود، ولی بهطور معمول اگر وسواس موکنی مکرراً تشخیص داده شود این اختلال ادامه پیدا کرده و در بزرگسالی هم فرد را درگیر میکند.
از آنجا که نتیجه کندن مو، خالی شدن آن قسمت سر است که این اتفاق در آن افتاده ابتدا ممکن است به صورت یک بیماری پوستی بین مردم تلقی شود و به همین دلیل اولین مراجعه این افراد به متخصص پوست است. متخصصان پوست با بررسی متوجه میشوند که فرد مشکلی از نظر ریزش مو ندارد و تشخیص کندن مو داده میشود. در چنین حالتی درمان مشابه درمان بیماریهای پوستی نیست و باید درمانهای روانپزشکی برای فرد انجام شود.
اختلالهایی مانند ناخن جویدن که در سنین پایین شروع میشود، بسیار شبیه اختلالهای عادتی مانند وسواس مو کندن است. علت ناخن جویدن هم استرس است چون روشی است که افراد از این طریق استرسشان را کاهش میدهند؛ اما ممکن است به شکل یک عادت دربیاید و به بزرگسالی هم کشیده شود. کندن پوست لبههای ناخن و دیگر قسمتهای بدن هم از جمله اختلالات عادتی است که شبیه وسواس موکنی است و این مشکلات ارتباط نزدیکی با وسواس و تیک دارند.
معمولاً افرادی که مشکل کندن مو دارند به متخصص پوست ارجاع داده میشوند. البته این اشتباهی است که خانوادهها میکنند چون خود فرد مسأله کندن موهایش را پنهان میکند. متخصصان با توجه به الگوی ضایعههای پوستی و حالت مو کندن معمولاً متوجه مشکل میشوند و آنها را به روانپزشکان ارجاع میدهند. در مورد بچهها که عادتهایی مانند ناخن جویدن دارند کم کردن استرسها و فشارهای محیطی میتواند کمک کند، ولی اگر از حالت مقطعی خارج شده و طولانی شده باشد نیاز به درمانهای اختصاصی است که عمدتاً شامل رفتاردرمانی است. البته دارودرمانی هم ممکن است به کار رود، ولی بیشتر در مورد افرادی شایع است که همراه با این حالت اختلالهایی مانند وسواس هم داشته باشند. بهطور کلی در بیشتر این اختلالات که اغلب بهعنوان اختلالات عادت از آنها نام برده میشود، رفتاردرمانی انجام میشود.
وسواس موکنی در خانمها بیشتر از آقایان دیده میشود، اما بهطور کلی شیوع زیادی در جامعه ندارد؛ ولی در کلینیکهای پوست و مو زیاد دیده میشود و هر روز ممکن است یک تا دو نفر با این اختلال مراجعه کنند. انواع شدید آن شیوع کمی دارد اما اشکال خفیف جزو عادات شایع است. در خانمها کندن مو، موی سر را شامل میشود، اما آقایان علاوه بر موی سر، ریش و سبیل را هم میکنند. برخی از این افراد برای درمان، موهای خودشان را میتراشند، در حالی که این راهکار درمان مشکل نیست.
این قبیل مشکلات تا حدودی میتواند جنبه ژنتیکی داشته باشد؛ مثلاً در بررسی خانوادگی ممکن است یکی از اعضای خانواده وسواس داشته باشد. اما یادگیری نیز نقش مهمی دارد و میتواند در بروز آن نقش داشته باشد؛ مثلاً دختری که مادرش به موخوره حساس است و مرتب آنها را میکند، ممکن است یاد بگیرد و این کار را انجام دهد.
برخی از این افراد عادتهای دیگری هم دارند؛ مثلاً وقتی که مو را میکنند آن را زیر دندانشان میگذارند و قسمت ریشه سفید مو را قورت میدهند و مشکلات گوارشی شدیدی پیدا میکنند که حتی ممکن است به جراحی هم منجر شود. تاب دادن مو ربطی به وسواس موکنی ندارد و اگر فردی به موهایش خیلی حساس باشد و مثلاً آنها را مدام تاب بدهد نمیتوان این رفتار را وسواس موکنی دانست.
این اختلال بهطور ثانویه میتواند باعث اختلال افسردگی شود، چون فرد احساس میکند کنترلی روی این رفتار ندارد و در نتیجه ممکن است احساس ناتوانی به او دست دهد و از سوی دیگر اطرافیان هم به او اعتراض کنند و همین باعث افسردگی شود. از نظر ارتباط این اختلال با اضطراب هم میتوان گفت این افراد قبل از عادت به کندن مو یک نوع حالت کلافگی دارند که آنها را وادار به این کار میکند، اما در ادامه با دیدن موهای کنده شده احساس بدی پیدا میکنند.
از آنجا که این اختلال به صورت یک عادت دیده میشود، درمان بر اساس «وارونهسازی عادت» است. این عادت باید شناخته شده و در مراحل بعد روشهایی برای کنترل عادت به فرد یاد داده شود. توجه به این نکته ضروری است که این مشکل عود میکند، چون این افراد چند سال ممکن است این عادت را ترک کنند و بعد در شرایط خاص دوباره عادت سراغشان بیاید. به همین دلیل در جلساتی باید روشهای آموخته شده مرور شود تا بتوانند این عادت را در طولانیمدت هم تحت کنترل خودشان درآورند.
همانطور که گفته شد این اختلال زمانی اتفاق میافتد که فرد تحت استرس باشد یا به نوعی در یک شرایط قرار بگیرد که حالت بلاتکلیفی و تردید داشته باشد. اما دو شکل از کندن مو شایع است؛ در یک نوع آن افراد روی موهایی که میخواهند بکنند تمرکز میکنند؛ مثلاً دستشان را به موهایشان برده و بررسی میکنند که کدام مو موخوره دارد یا نازکتر یا ضخیمتر است و بر اساس حساسیتی که به قوام موها دارند موهای مورد نظر خود را انتخاب کرده و آن را میکنند. در نوع دوم افراد اصلاً از لمس موها و کندن آنها در ابتدا اطلاع ندارند و زمانی متوجه میشوند که موهایشان را کندهاند. به این حالت، خودکار میگویند و عموماً این حالت خودکار زمانی اتفاق میافتد که فرد مشغول کاری مثل مطالعه کردن، صحبت کردن و تماشای تلویزیون است.