مصاحبه با دکتر کتایون خوشابی، روانپزشک (فلوشیپ روانپزشکی کودک)
[برگرفته از هفتهنامه سلامت، با تنظیم سمیه مقصودعلی و عنوان «اگر فرزندتان نابیناست…»، ۱۳۹۴/۷/۲۵]
فرزندپروری کودکان نابینا چه تفاوتی با فرزندپروری کودکان بدون معلولیتهای جسمی دارد؟
این کودکان به دلیل محرومیت حسی و معلولیتی که دارند نیازمند سرپرستی و مراقبت بیشتری از سوی والدین هستند. اما نباید حمایت را از حد گذراند، به نحوی که کودک از توانمندیهای خود استفاده نکند و رشد اجتماعیاش نسبت به سنش پایینتر بیاید یا حتی مهارتهایی را که دارد به دلیل استفاده نکردن به مرور از دست بدهد. در روند فرزندپروری، والدین این کودکان باید فرصتهایی را فراهم کنند که کودک بتواند از توانمندیهای خود استفاده کند. رفتار والدین باید حتیالمقدور طبیعی باشد و در عین حال که نیازهای ویژه کودک برطرف میشود با مشاهده اختلالهای رفتاری، با آن به موقع برخورد شود تا کودک بهرغم معلولیتی که دارد زندگی تقریبا عادیای را تجربه کند.
معمولاً والدین این کودکان در امر تربیت گرفتار چه مشکلهایی میشوند؟
برخی از والدین به دلیل احساس مقصر بودن و گناهی که نسبت به معلولیت کودک دارند، کودک را به شکل ویژه بزرگ میکنند و به خواستههایش تماماً پاسخ مثبت میدهند. آنها سعی میکنند تمام مشکلها و موانع را از جلوی پای کودک کنار بزنند اما این کار تنها باعث لوس شدن کودک خواهد شد. البته نهتنها والدین، بلکه تمام اعضای خانواده و مخصوصاً پدربزرگ و مادربزرگ ممکن است در این بین مقصر باشند. کودکان کمبینا و نابینا باید بتوانند با معلولیت خود سازگار شوند و با وجود معلولیتی که دارند زندگی را به شکل حداقل نیمهمستقل تجربه کنند.
برای توانمند بار آوردن این کودکان چه میتوان کرد؟
باید از ابتدای دوران کودکی روی مهارتهای خودیاری کودک کار شود. والدین در کنار کاردرمانگران باید به کودک کمک کنند از دیگر حواس خود استفاده کند. این کودکان معمولاً حس لامسه و شنوایی قویای دارند و باید این حسها را در آنها تقویت کرد.
آیا رفتار والدین در قبال کودکی که از بدو تولد نابینا بوده با کودکی که بعدها در اثر سانحه نابینا شده باید متفاوت باشد؟
کودکانی که از ابتدا کمبینا یا نابینا بودهاند دچار اختلالهای عادتی بیشتری مثل سر تکان دادن هستند، اما کودکانی که در اثر بیماری یا حادثه، بیناییشان را از دست میدهند رفتارهای عادتی و تکراری کمتری دارند. به هر حال از لحاظ رفتاری تفاوتی وجود ندارد. مدیریت رفتار توسط والدین بسیار مهم است. یک کودک با وجود محرومیت حسی میتواند یک زندگی تقریباً عادی داشته باشد یا بیشترین محرومیت را از جامعه تجربه کند و در این میان والدین نقش اساسی را بازی میکنند.
جامعه چطور؟
به هر حال جامعه نیز اهمیت دارد و در مستقل شدن افراد معلول تأثیر قابلملاحظهای میگذارد. در بسیاری از کشورهای دنیا، برای افراد نابینا ساختمانها و معابر به نحوی ساخته میشود که کمترین مشکل را داشته باشند. مثلاً برای چراغ راهنمایی از سیستمهای صوتی استفاده میشود تا فرد نابینا با تغییر صدا متوجه وضعیت شود. جوامع مختلف در حال رفتن به سمت ادغام کودکان معلول با کودکان عادی هستند و به سمتی میروند که کودکان دچار محرومیتهای حسی را در بطن جامعه حل کنند تا فرد در آینده زندگی مستقلی داشته باشد. در مدارس نیز این کودکان همراه با مربی سایه کنار کودکان عادی مینشینند، اما در کشور ما این تدابیر در نظر گرفته نشده است.
و نکات دیگر؟
پیش از هر کاری در تقویت حس شنوایی و لامسه کودک بکوشید اما سایر حسها را فراموش نکنید. کودک نابینا محیط اطرافش را با اشیای صدادار میشناسد. از اسباببازیها و بازیهای سنتی برای تقویت حسهای او استفاده کنید اما اجازه ندهید صداهای ناهنجار و خشن تمرکزش را به هم بریزد. از او بخواهید به اشیاء و سطوح مختلف دست بزند تا حس لامسهاش تقویت شود. میتوانید از او بخواهید روی سطوح مختلف پابرهنه راه برود و برایش از کاربرد هر سطوح بگویید.
حافظه در کودکان نابینا و کمبینا اهمیت زیادی دارد. از زمان کودکیاش تلاش کنید محیطهای مختلف خانه را از زوایای مختلف به او بشناسانید. دستش را بگیرید و همراهش وارد هر اتاق شوید تا محیط اطرافش را بشناسد و در مورد تعداد اتاقها و وسعت خانه اطلاعاتی به دست آورد. بهتدریج میزان همراهی خود را با کودک کم کنید تا مستقل شود و خودش بتواند اطرافش را جستجو کند.
وقتی کودک تقریباً شناختی از اطرافش یافت به او کمک کنید برخی فعالیتهای فیزیکی مثل قیچی کردن یا باغبانی را انجام دهد. وقتی بازی میکند، اشیای اضافه را از اطرافش دور کنید اما از انجام بازیهای چندفعالیتی خودداری کنید، زیرا باعث اختلال در کارکرد حسهای کودکان میشود. بازیهای خانوادگی که در آن حس لامسه دخیل است برای این کودکان مفید خواهد بود.
به او یاد دهید با دیگر کودکان بازی کند. گوشهگیری و انزواطلبی باعث میشود کودک به والدین وابسته شود و دنیا را آنگونه که هست، کشف نکند. در عین اینکه مراقب فرزندتان هستید، اجازه دهید زندگی مستقل از شما را با تمام سختیهایی که دارد، تجربه کند.
دکتر میترا حکیم شوشتری، فوقتخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران
[برگرفته از هفتهنامه سلامت، با تنظیم سمیه مقصودعلی و عنوان «هفت نکته درباره بازیهای کودکان نابینا»، ۱۳۹۴/۷/۲۵]
بسیاری از والدین وقتی میبینند کودکشان معلولیت خاصی دارد آنقدر مستأصل میشوند که فراموش میکنند او یک کودک است، هر روز دارد رشد میکند و باید به حقوق او توجه شود. مهمترین حق او داشتن اسباببازی و بازی کردن درست مانند همسالان کاملاً سالم خود است. اتفاقاً اسباببازیهای ویژه کودکان نابینا فقط وسایلی برای بازی و سرگرمی کودک نیست، بلکه باید مثل یک وسیله آموزشی- پرورشی نکتههای تازهای را به کودکان نابینا بیاموزد. با وجود اینکه تفاوتهایی بین کودکان سالم و کمتوان یا ناتوان ذهنی- جسمی وجود دارد، این تفاوتها دلیلی برای بیتوجهی ما به انتخاب اسباببازی برای کودکان ناتوان نیست.
توجه به حواس دیگر و کمک به تقویت آنها ضرورت دارد. صدادار و متحرک بودن اسباببازیها باعث برقراری ارتباط بیشتر و بهتر کودک نابینا با اسباببازی میشود. در حقیقت، کودک نابینا از روی صدا، حرکت و خصوصیتهایی مثل این میتواند شکل اسباببازی را در ذهنش مجسم کند. بعد از آن، با مطابقت دادن خصوصیات اسباببازی با همان شیء در دنیای واقعی با خصوصیتهای اشیای واقعی آشنا میشود؛ مثل بازی با ماشین اسباببازی و مقایسه آن با ماشین (خودرو) واقعی. پیشرفت کودک در این زمینه به مهارت شما در برقراری رابطه با او بستگی دارد.
برای بچههای کمبینا حتی میتوان به شاد بودن و پررنگ بودن اسباببازیها هم توجه کرد، چرا که کودک کمبینا ابتدا وسایل بازی را میبیند و بعد با رنگها آشنا میشود. توپهای رنگی، سازههای رنگی (همان لِگو)، عروسکهایی با لباس شاد و تند و بهطور کلی هر اسباببازی رنگارنگ و شادی برای کودکان کمبینا مناسب است.
نباید در زمان تهیه اسباببازی دنبال وسایل عجیب و غریب و خاص بود. درست مانند بچههای عادی هر اسباببازیای که باعث شناخت بیشتر کودک با محیط اطراف شود، انتخاب خوبی است؛ حتی وسایل خانه و آشپزخانه، آبکش، قابلمه و قاشق که میتوان با در اختیار گذاشتن آنها، او را در نقش آشپز یا… جای داد.
تهیه اسباببازی با شکل خاص یا دارای سطح برجسته مناسب است؛ اسباببازیهایی که مثل توپ بسکتبال سطح ناصافی دارند یا مثل صفحه شمارهگیر تلفن، برجستگی و فرورفتگی دارند. اسباببازیهایی مثل خمیر بازی که انعطافپذیر هستند هم مناسباند. بهطور کلی وسایل بازی کودکان نابینا باید طوری باشد که کودک با دست کشیدن روی آنها با مفهومهایی مثل حجم، شکل، اندازه و جنس اشیاء آشنا شود. این اسباببازیها خلاقیت کودک را هم فعال میکند. میتوانیم ابتدا خودمان دستهای او را هدایت کنیم تا ابعاد مختلف اجسام را لمس کند و به او توضیح دهیم که دستش را روی دست ما بگذارد تا کمکم راه بیفتد و مستقل عمل کند. مهمترین نکته این است که مشکل کودک را بپذیریم و سعی کنیم به او یاری رسانیم تا مهارت خود را بالا ببرد.
توپ، بهخصوص اگر صدادار و موزیکال باشد، مناسبترین اسباببازی برای کودکان نابیناست و برخلاف اینکه تصور میشود کودک باید تحرک کمتری داشته باشد، اسباببازیهای این کودکان باید آنها را به راه رفتن، ورزش و استفاده از قسمتهای مختلف بدن وادار کند. باید محیطی امن و فضایی ایجاد کنیم که کودک با مانع برخورد نکند و توپبازی با او را آغاز کنیم. گوشهگیری یکی از مشکلات رفتاری کودکان نابیناست که باید با انتخاب اسباببازیهای پرتحرک حل شود. بازیهای گروهی را نیز نباید فراموش کرد، زیرا این بازیها کودک نابینا را وارد اجتماع میکند و باعث میشود دچار افسردگی و احساس تنهایی نشود.
انتخاب اسباببازی برای کودکان، نیازمند وقت، هزینه و دقت است، اما انتخاب اسباببازی برای کودکان نابینا و کمبینا و درگیر با هرگونه معلولیت دیگر، به دقت بیشتر و صرف وقت اختصاصی بیشتری نیاز دارد. با انتخاب بازی و اسباببازی مناسب، میتوان بخش مهمی از نیازهای آموزشی و پرورشی کودکان معلول را برآورده کرد.