[برگرفته از روزنامه اعتماد، نوشته بنفشه سامگیس، با عنوان «روزانه بین ٢٠ تا ٢٠٠ نوزاد معتاد در ایران متولد میشود»، ۱۳۹۵/۴/۱۲]
نشست «بررسی وضعیت نوزادان مبتلا به اعتیاد» در حالی برگزار شد که صندلی مهمترین مهمانان این نشست؛ پرویز افشار؛ معاون کاهش تقاضای ستاد مبارزه با مواد مخدر، علی اصغر محکی؛ دبیر ستاد و مسوول دبیرخانه کارگروه پیشگیری از آسیبهای اجتماعی و اعتیاد و روزبه کردونی؛ مدیر کل دفتر امور آسیبهای اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی به عنوان مسوولان موظف در کاهش آسیب اعتیاد خالی ماند. حضور نداشتن مسوولان مدعو در این نشست که توسط جمعیت امداد دانشجویی امام علی (ع) برگزار شد، در حالی است که اهمال وزارت بهداشت و وزارت تعاون در پیشبینی به موقع برای مقابله با اعتیاد کودکان با توجه به هشدارهای تحقیقات رسمی انجام شده درباره افزایش تعداد زنان معتاد و زنانه شدن اعتیاد (حداقل طی یک دهه گذشته)، تدوین زودهنگام پروتکل درمان اعتیاد کودکان و نوزادان، ایجاد ظرفیت کافی برای پذیرش این بیماران در بیمارستانها و اختصاص اعتبارات مصوب به بیمه درمان اعتیاد به جای هزینهکرد آن برای سایر مصارف مواجه با کسری از مهمترین دلایل بحرانی شدن وضعیت اعتیاد کودکان و نوزادان بوده است.
اعتیاد کودکان و نوزادان که امروز و در نیمه اول سال ٩۵ و صرفاً به دنبال رسانهای شدن فوت یک نوزاد معتاد چهار ماهه به دلیل قصور مسوولان، مشمول بخشنامه و ابلاغیههای پیاپی شده، در حالی به زعم مسوولان دولتی یک «پدیده جدید» عنوان میشود که مسوولان جمعیت امام علی به «اعتماد» گفتند که ١٧ سال قبل و در پایان دهه ٧٠، آنها نخستین موارد اعتیاد را در کودکان کار و خیابانی مشاهده کردند که تحت پوشش حمایتهای این نهاد غیر دولتی قرار گرفته بودند.
«سالهای پایانی دهه ٧٠، در کوچه قالیشوهای دروازهغار، پسری را شناسایی کردیم که از صبح تا شب کار میکرد و شب در بازگشت به محل زندگیاش، درآمد یک روزش را برای خرید مواد میداد و اگر پولش کافی نبود، به ازای هزینه مواد در همان کوچه مورد آزار جنسی قرار میگرفت.» مریم کیانی؛ مسوول «خانه علم فرحزاد جمعیت امام علی» در این نشست در توضیح پدیده اعتیاد نوزادان و کودکان و علت ایجاد این پدیده گفت: «وقتی از نوزاد معتاد حرف میزنیم باید متوجه باشیم که این نوزاد از یک مادر معتاد متولد شده است. به گفته وزیر کشور، ٢٧٠٠ محله حاشیهنشین در ایران وجود دارد و در این محلهها تعداد زیادی زن زندگی میکنند که بر اساس مشاهدات ما، روند اعتیاد زنان در این محلهها رشد صعودی داشته، یعنی ما به تدریج شاهد معتاد شدن زنانی در این محلات هستیم که تا دو یا سه سال قبل اعتیاد نداشتند و این اتفاق، خطر تولد نوزادان معتاد را مضاعف میکند. زنان ساکن در این محلات نه تنها در مقابل آزارهای جنسی از هیچ امنیتی برخوردار نیستند بلکه از حقوق باروری هم محروم شدهاند چون در این محلهها، هیچ خانه بهداشتی وجود ندارد که سادهترین وسایل پیشگیری از بارداری را در اختیار این زنان قرار دهد. تعداد زیادی از این زنان به دلیل اعتیاد، نمیخواهند بچه داشته باشند اما زمانی متوجه بارداری خود میشوند که دو یا سه ماه از بارداریشان گذشته و به دلیل فقدان هرگونه مدرک برای اثبات زوجیت، یا امکان دریافت مجوز سقط جنین جلوگیری از تولد نوزاد معتاد را ندارند یا امکان مالی این کار را ندارند. ٢١ تیر ٩۴ وعدههایی از سوی شورای شهر و وزارت بهداشت برای توزیع وسایل با قابلیت پیشگیری طولانیمدت برای این زنان داده شد اما تا امروز اثری از این وعدهها ندیدهایم. ما هم با عقیمسازی زنان معتاد مخالفیم چون یک اقدام ضد حقوق بشری است اما میتوانیم این تأمل را داشته باشیم که چرا یک زن معتاد انگیزهای برای ترک اعتیاد پیدا نمیکند. ما معتقدیم که هزینه اجرای برنامههای پیشگیری بلندمدت از بارداری برای این زنان بسیار کمتر از هزینه تولد یک نوزاد معتاد برای اقتصاد و آینده کشور است. وسایل پیشگیری کوتاهمدت برای این زنان بیفایده است چون اعتیاد، روند زندگی این زنان را مختل کرده و آنها قدرت به خاطر سپردن زمان صحیح استفاده از این وسایل را ندارند.»
کیانی افزود: «در بخشنامههای اخیر، گفته شده که نوزاد معتاد متولد شده در بیمارستان را به بهزیستی تحویل دهند که در واقع، در این بخشنامهها، مادر، مادری که سال بعد دوباره یک نوزاد معتاد به دنیا میآورد حذف شده است. در واقع، اقدامات انجامشده طی یک ماه گذشته، در حد مسکن و موقت است و درمان مؤثر و مناسبی نیست. بنابر اعلام مسوولان شورای شهر و وزارت بهداشت، روزانه ٢٠ الی ٢٠٠ نوزاد معتاد در ایران متولد میشود که تمام این نوزادان باید در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستانها بستری شده و به بهزیستی تحویل داده شوند. آیا بیمارستانها و مراکز بهزیستی توان پذیرش این تعداد کودک را در خود ایجاد کردهاند؟ البته انتقال به مراکز بهزیستی برای نوزادان و کودکان معتاد اقدام خوبی است که حداقل، کودک بعد از بهبودی از اعتیاد، تحت نظارت بهزیستی باشد و به شرط امن شدن محل زندگی، به خانواده بازگردد.» کیانی با طرح پرسشی خطاب به مسوولان غایب در این نشست، خواستار روشن شدن فلسفه حضور اورژانس اجتماعی در محلات آسیبخیز شد و در توضیح علت بیانگیزه بودن معتادان به ترک اعتیاد گفت: «اورژانس اجتماعی باید به طور دایم در این محلهها حضور داشته باشد و برای کنترل و کاهش آسیب اقدام کند اما در ٢٧٠٠ محله حاشیه و معضلخیز کشور، نه بهزیستی حضور دارد و نه خانه بهداشت و نه مرکز کاهش آسیب اعتیاد اما به جای همه اینها، معتاد و موادفروش و نوزاد معتاد در این محلات هست. جایی که ارگانهای مسوول نیستند، انگیزهای هم برای ترک اعتیاد وجود نخواهد داشت و حتی اگر انگیزهای باشد، امکانی وجود ندارد.»
زهرا رحیمی؛ مدیرعامل این انجمن غیردولتی هم در انتقاد از مسوولانی که امروز، «اعتیاد کودکان» را پدیده نوظهوری میبینند گفت: «اعتیاد کودکان در ایران کامل قابل پیشبینی بود. شاید در سالهای گذشته، این تعداد و مثل امروز کودک معتاد نداشتیم اما با توجه به شیوع اعتیاد صنعتی و زنانه شدن اعتیاد، کاملا قابل پیشبینی بود که کودکان هم درگیر اعتیاد شوند چون معتاد بودن مادر، با اعتیاد کودک رابطه تنگاتنگی دارد. مسوولان ما منتظرند یک بچه معتاد شود و بعد او را درمان کنند در حالی که وقتی میگوییم و هشدار میدهیم که بچه در معرض اعتیاد است، یعنی باید اقدام کنیم و جلوی معتاد شدن او را بگیریم. اگر ١٠ درصد کل معتادان کشور زن هستند و اگر هر سال فقط یکچهارم از این زنان باردار شوند، ما در آینده با رقم وحشتناکی از کودکان معتاد مواجه خواهیم شد. قصد ما این نیست که انگشت اتهام به سمت کسی بگیریم. متهم، کل جامعه است. من هم متهم هستم. همه ما در موضوع اعتیاد کودکان سهم داریم. در ایران بعضی مسائل با یکدیگر مخلوط شده و معتاد، گاهی مجرم است و گاهی بیمار و هم از بیمار بودنش سوءاستفاده میکنند و هم از مجرم بودنش و نگاه خالصانهای برای بهبود این افراد وجود ندارد.»