تاریخ: ۱۳۹۵/۱۲/۴
برای آشنایی بیشتر با موضوع خودکشی در کودکان و نوجوانان با توصیه انجمن روانپزشکی کودک و نوجوان ایران سمینار یک روزهای تدارک دیده شده و دکتر میترا حکیم شوشتری، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان، دبیر علمی آن است. این سمینار در پنجم اسفند و در بیمارستان کودکان حضرت علی اصغر (ع) برگزار میشود. متن زیر نوشته دبیر علمی این برنامه است.
مادر کودکی را در کلینیک دیدم که کودک را به خاطر شیطنت زیادآورده بود . طبق عادت از ایشان پرسیدم مثال هایی از شیطنت و پر تحرکی کودک را برای من بازگو کند. او گفت شب گذشته دیدم که برای هزارمین بار محمد…. یک کش که مال اسباب بازی اش است را دور گردن خود بسته و فشار میدهد و میگوید عاقبت خود را میکشم. او ادامه داد من بارها او را به خاطر این رفتار تنبیه کردهام ولی با این وجود هم چنان با من لجبازی میکند. او تا من را نکشد دستبردار نیست. شما به او بگویید که هیچکس دلسوزتر از مادر نیست و اگر من نباشم…
صحبت که به اینجا رسید دیدم ادامه این بحث در حضور کودک آسیب بیشتری به او میزند. از او خواستم تا از اطاق خارج شود.
از مادر پرسیدم که آیا کودک این روزها بیشتر گریه میکند؟ آیا زودرنج و حساس شده است؟
او گفت یک سال است که کلاً عوض شده، او اکثراً بهانهگیر است و برای هر چیزی گریه میکند. هر بار باید او را تنبیه بدنی کنیم تا آرام شود (بیتوجهی به هیجانات منفی کودکان). بعد از کتک خوردن متوجه اشتباهات خود میشود و بارها عذرخواهی میکند و از ما میخواهد تا او راببخشیم. او ادامه داد که من از کودکی به او آموختهام که باید برای بدرفتاری هایش پوزش بخواهد. چرا باید پاسخ تلاشهای من این چنین کودکی باشد که همه جا آبروی من را ببرد ( شخصیسازی رفتارهای کودکان).
او میداند که اگر والدین از او راضی نباشند خدا هم از او راضی نخواهد بود (ایجاد تعارض با مسائل مذهبی).
از مادر پرسیدم نگران این نیست که فرزندش را از دست بدهد یا به عبارتی دیگر او خود را بکشد. او گفت آیا فکر میکنید بچه ای به این سن و سال به مرگ فکر میکند؟ او در بسیاری از ساعات خوب است و بازی میکند و به نظر نمیرسد اصلاٌ چیزی به اسم مرگ را بشناسد.
از مادر در زمینه سابقه اقدام به خودکشی در خانواده پرسیدم و مادر پاسخ داد که عموی بزرگ بیمار سالها پیش خود را کشته است. او اضافه کرد البته این مربوط به زمانی میشود که من هنوز عروس این خانواده نشده بودم، بنابراین موضوع الگوبرداری و تقلید از نظر من منتفی است (عدم توجه به اهمیت نقش ژنتیک در خودکشی).
مادر که از پرسشهای من ناراحت شده بود گفت خانم دکتر خواهش میکنم از بچه چیزی در مورد خودکشی نپرسید، چون فرزند من به چیزهای منفی گرایش زیادی دارد و میترسم این کار را یاد بگیرد و به بدرفتاریهایش اضافه کند. من بیشتر او را آوردهام که از دیدن بیماران این کلینیک درس عبرت بگیرد (ترساندن کودک از مداخلات درمانی در زمینه سلامت روان).
حالا صدایش کنم تا کمینصیحتش کنید شاید حرف شما مؤثر باشد. با خود گفتم نرود میخ آهنین بر سنگ.
پزشکان عمومی، پزشکان خانواده و پزشکان اطفال اولین خط تماس و به بیان بهتر امین خانواده هستند. سخنان آنها در بسیاری از موارد مؤثرتر از توصیههای پزشکی است که ممکن است گاهی بیمار را ببیند. من بیماران بسیاری را دیده ام که نسخه داده شده را تا قبل از تأیید پزشک امین خود تهیه نمیکنند.
اشاره به این نکته ضروری است که خودکشی سومین علت مرگ نوجوانان و پنجمین علت مرگ کودکان در جهان است. بر اساس برخی مطالعات ۱۴/۵% نوجوانان دبیرستانی فکر یا اقدام به خودکشی را تجربه میکنند. فراموش نکنیم که خودکشی قابل پیشگیری است و داشتن اطلاعات گامی آغازین در این پیشگیری است.