متن زیر، مصاحبهای است با دکتر امیر شعبانی – روانپزشک – که در تاریخ ۱۳۹۱/۸/۲۸ در روزنامه خورشید با عنوان «به بیماران روانی برچسب نزنید» منتشر شده است.
یکی از روشهای درمان روانپزشکی که مردم از آن واهمه دارند، الکتروشوک است؛ این ابزار درمانی چیست و چرا با چنین ترسی همراه است؟
الکتروشوک عبارت است از قرار دادن دو الکترود بر روی سر و انتشار یک جریان الکتریکی درون مغز که به بروز تغییرات شیمیایی در مغز منجر میشود و بهبودی بیمار روانی را میسر میسازد. درباره این روش درمانی نگرشهای منفی زیادی وجود دارد. نارضایتی مردم و ترس آنان از الکتروشوک به تاریخچه استفاده از این وسیله در گذشته برمیگردد. در ابتدای پیدایش الکتروشوک، بیماران روانی را بدون بیهوشی و از طریق برق دچار تشنج میکردند که حالت بسیار ناخوشایندی را برای آنان به وجود میآورد. از طرف دیگر سوء استفاده از شوک الکتریکی برای انگ زدن به زندانیان و قلمداد کردن آنان به عنوان بیمار روانی در آن زمان رواج یافت و باعث شد که الکتروشوک به عنوان یک وسیله تهاجمی در بین مردم شناخته شود و ترس و واهمه آنان از این وسیله درمانی را به دنبال داشته باشد.
یکی دیگر از رخدادهای مهمی که الکتروشوک را در اذهان جهانیان مخدوش کرد، فیلم «دیوانه از قفس پرید» بود. این فیلم که در سال ۱۹۷۵ با نام اصلی «پرواز بر فراز آشیانه فاخته» ساخته شد، نشان میداد که با بیماران روانی چه رفتار خشونت آمیزی میشود تا جایی که حتی برای تنبیه آنان از شوکهای الکتریکی استفاده میشود. این فیلم به صورت خاطرهای در ذهن مردم باقی ماند و اینگونه شیوههای درمانی روانپزشکی را زیر سؤال برد.
آیا درمان با الکتروشوک با عوارض همراه است؟
امروزه الکتروشوک در زمره موثرترین درمانهای روانپزشکی قرار دارد که عوارض آن نسبت به گذشته خیلی کمتر شده چون با روشهای بسیار پیشرفتهتری انجام میشود. در حال حاضر برای شوک الکتریکی، بیماران را بیهوش میکنند تا متحمل درد ناشی از شوک نشوند. عارضهای که این شیوه درمان برجای میگذارد، اختلال حافظه کوتاه مدت برای زمان کوتاهی است.
استفاده از الکتروشوک برای چه بیمارانی توصیه میشود؟
الکتروشوک برای بیمارانی که عوارض مصرف دارو را تحمل نمیکنند، به کار گرفته میشود. این شیوه همچنین برای افراد مُسنی که به دلیل مسایل جسمانی و یا مصرف حجم بالای سایر داروها، امکان مصرف داروهای جدید برایشان میسر نیست، مناسب است.
از طرفی برای بیمارانی که در وضعیت اورژانسی روانپزشکی قرار میگیرند و درصدد آسیب رساندن به خود و دیگران هستند نیز از الکتروشوک استفاده میشود. در خانمهای باردار نیز که در سه ماهه نخست بارداری قادر به مصرف دارو نیستند، از این شیوه استفاده میشود. همچنین در افرادی که به دلیل مسایل حاد روانی از غذا خوردن امتناع میکنند و همکای با پزشک ندارند، الکتروشوک میتواند مؤثر باشد. به طور کلی شوک الکتریکی برای درمان بیماریهایی مانند افسردگی، اختلال دوقطبی، اسکیزوفرنیا، کاتاتونیا و اختلالات دیگر استفاده میشود. باید گفت سریعترین اثر درمانی که در روانپزشکی وجود دارد، بهوسیله الکتروشوک است و هیچگونه منع مطلقی برای استفاده از این وسیله برای بیماران وجود ندارد اما باید در نظر داشت که این شیوه درمان از عود بیماری پیشگیری نمیکند.
یکی دیگر از مسایلی که مردم را از درمانهای روانپزشکی دور میکند، عدم تمایل آنها به مصرف داروهای مرتبط با روان است. چرا چنین تصوری وجود دارد؟
بسیاری از مردم فکر میکنند داروهای اعصاب اعتیادآورند. این تصور نادرست ممکن است به دلیل سوءمصرف گروهی از این داروها توسط برخی از افراد معتاد به وجود آمده باشد.
دسته خاصی از داروهای روانپزشکی که در آنها احتمال سوء مصرف وجود دارد، بنزودیازپینهاست که شامل داروهایی مانند لورازپام، دیازپام، کلونازپام و آلپرازولام است. این داروها در صورت مصرف طولانی و بیرویه و بدون نسخه پزشکی میتواند باعث وابستگی شود. البته این موضوع به منزله آن نیست که مصرف اینگونه داروها خطرناک باشد، بلکه لازم است تحت نظر پزشک معالج و با دوز مناسب و مدت کافی مصرف شود تا اثربخشی مفیدی برای درمان بیماری داشته باشد.
به جز نگرش منفی ترس از اعتیاد، چه عوامل دیگری مانع از مصرف داروهای روانپزشکی میشود؟
یکی دیگر از نگرشهای منفی درمانهای روانپزشکی، وجود این تصور است که جوانان نباید از داروهای روانپزشکی استفاده کنند و در این باره گفته میشود که چون هنوز خیلی جوان است، زود است که از این داروها مصرف کند؛ این در صورتی است که بیماریهای روانپزشکی معمولاً جوانان را درگیر میکند و افرادی که سالمند هستند و تا سن سالمندی مشکل روانی پیدا نکردهاند، بعید است که در این سن برای نخستینبار مشکلات روانپزشکی بر آنها عارض شود؛ مگر آنکه بیماریهای مغزی از قبیل آلزایمر، سکته مغزی و یا تومور مغزی پیدا کنند. چنین تصوری مانع از درمان بیماریهای روانی جوانان شده و منجر به این میشود که آنها فرصتهای زندگی خود را از دست بدهند و نتوانند از زندگی طبیعی مانند تحصیل، شغل و ازدواج برخوردار باشند و زندگی آنها به تباهی کشیده شود.
وجود این تصور که داروهای روانپزشکی نیاز به مصرف طولانی دارد، یکی دیگر از نگرشهای منفی مردم به درمانهای روانی است.
برخی از بیماریهای روانی در زمان کوتاهی درمان میشود که نیاز به مصرف دارو به مدت طولانی نیست؛ ولی درمان برخی دیگر از بیماریها ممکن است چند ماه به طول بینجامد که در این صورت بیماران باید بعد از بهبودی نیز مصرف دارویشان را ادامه دهند تا بیماری عود نکند و باید بگویم که از این نظر داروهای روانپزشکی با سایر بیماریهایی که مصرف مرتب دارو برای آنها ضروری است، مانند ازدیاد فشارخون، تفاوتی ندارد.
واهمه مردم از عوارض داروهای روانپزشکی، یکی دیگر از نگرشهای منفی آنها نسبت به درمانهای روانی است. عوارض این داروها تا چه حد است؟
بسیاری از داروها دارای عوارض هستند و این عارضه تنها متعلق به داروهای روانپزشکی نیست. به عنوان مثال مصرف طولانی داروی ضد فشار خون ممکن است منجر به افسردگی شود، ولی نمیتوان برای جلوگیری از چنین عارضهای از مصرف آن خودداری کرد. درمانهای روانپزشکی نیز به همین ترتیب است و به ویژه برای درمان بیماریهای حاد روانی مانند اسکیزوفرنیا، نمیتوان مصرف دارو را به خاطر عوارض آن قطع کرد چون زندگی فرد مختل میشود. لازم به یادآوری است که در بیشتر موارد، عوارض داروهای روانپزشکی خفیف، گذرا یا به راحتی قابل درمان است.
به نظر میرسد خوابآور بودن داروها نیز میتواند مانع دیگری برای مراجعه مردم به روانپزشک باشد.
خوابآور بودن برخی از داروهای روانپزشکی مربوط به سابقه اینگونه داروها در گذشته است که غالباً خوابآور بودند و امروزه نیز برخی از این داروها این ویژگی را دارد. اما برخی از داروهای روانپزشکی دارای عارضه بیخوابی هستند و بنابراین نمیتوان حکم کلی برای این داروها صادر کرد. مهم آن است که پزشک معالج معایب داروها را بسنجد و بهترین تصمیم را برای تجویز بگیرد.
امتناع از حضور در مراکز روانپزشکی به دلیل ترس از انگ روانی خوردن، وجود دارد. برای رفع این مشکل چه اقداماتی ضروری است؟
در این زمینه تصمیمات مهمی در کشور گرفته شده از آنجمله که صدور مجوز احداث بیمارستان تکتخصصی روانپزشکی، ممنوع شده و قرار بر این شده است که بخش روانپزشکی در داخل یک بیمارستان عمومی احداث شود و همچنین به بیمارستانهایی مجوز ساخت داده میشود که حتماً دارای یک بخش روانپزشکی باشد.
برای زدودن انگ در جامعه چه اقداماتی میتوان انجام داد؟
به نظر من مسئولیت این کار بر عهده رسانههای گروهی است که سعی کنند بار منفی را از روی کلمات مربوط به مشکلات روانی بردارند. استفاده از کلماتی مانند دیوانه، مجنون و روانی برای تحقیر و یا شوخی کردن، جنبههای منفی زیادی را به همراه دارد که مهمترین آن خودداری مردم از مراجعه به مراکز درمان روان است. از طرف دیگر خطاب کردن برخی از بیماران با عنوان موجی نیز کار درستی نیست؛ لازم به یادآوری است که هر آسیب روانی ناشی از صدمات جنگی، لزوماً به علت موجگرفتگی نیست بلکه میتواند ناشی از عوامل دیگری مانند مشاهده صحنههای دلخراش، احساس خطر کردن یا اتفاقات ناخوشایند دیگر باشد که این نوع اختلال با نام استرس پس از سانحه (PTSD) شناخته میشود و بنابراین اطلاق نام موجی بر اینگونه بیماران نه مبنای درستی دارد و نه شایسته افرادی است که در جنگ دچار آسیبهای روانی شدهاند.