مصاحبه با دکتر الهام شیرازی، فوق تخصص روانپزشکی کودک و نوجوان
[برگرفته از هفتهنامه سلامت، ۱۳۹۲/۱۰/۳۰؛ با گردآوری سمیه مقصودعلی و عنوان «تنبیه جواب میدهد؟»]
ا
موضوع بحث ما درباره تنبیه کودک و آثار تربیتی آن است. ولی اگر موافق باشید، ابتدا از آثار مثبت تشویق شروع کنیم.
موافقم، ولی قبل از شروع این بحث باید تربیت را معنی کنیم. تربیت یعنی اینکه ما به کودک کمک کنیم با شیوه درست، رفتار مناسب را یاد بگیرد. رفتار مناسب رفتاری است که مطابق با اصول انسانی باشد و این رفتارها جز با شیوه درست تربیت، یعنی تشویق و تنبیه بهجا، حاصل نمیشود.
تشویق چه زمانی کاربرد دارد؟
در تمام مواردی که کودک رفتار مناسبی داشته باشد. در این شرایط باید رفتارهای مناسب کودک را به روی او بیاوریم و نشان دهیم متوجه آنها شدهایم. وقتی کودک شاهد رضایت بزرگترها از رفتار مناسبش شود، آن را ادامه میدهد.
تنبیه چطور؟
اگر کودک رفتار نامناسبی داشت، باید در درجه اول او را متوجهکرد که رفتارش به چه دلیل مناسب نیست. بعد از آنکه نارضایتی خود را از رفتار نامناسب نشان دادیم، دلیل را هم گفتیم و کمک کردیم متوجه این مساله شود و به او یادآور شدیم که انجام این کار جریمه دارد، اجازه داریم اگر دوباره همان رفتار را تکرار کرد، او را تنبیه کنیم. البته تنبیه باید با شیوه انسانی، موقت و متناسب با کار نامناسب و سن کودک باشد یعنی مثلاً کودک را از بازی با یک اسباببازی یا وسیله مورد علاقهاش محروم کنیم. هرگز نباید او را از نیازهای اولیه مثل غذای اصلی یا پوشاک محروم یا از خانه بیرون کرد و مثلاً گفت باید در راهرو یا راهپله بمانی!
تنبیه بدنی از دید برخی والدین خوب است و جواب میدهد. نظر شما چیست؟
تنبیه بدنی یعنی اینکه با زدن، هل دادن، سرد یا گرم کردن بیش از حد بدن کودک، سوزاندن یا فلفل ریختن روی زبانش و… در او درد ایجاد کنیم و با کمک حس بدی که درد ایجاد میکند، کودک را مجبور کنیم کار نادرست را تکرار نکند. پس تنبیه بدنی کاری غیرانسانی، غیراصولی و غیرحقوقی و مصداق کودکآزاری است و شیوه درستی در تربیت محسوب نمیشود. حتی از نظر شرعی هر آسیبی که در اثر تنبیه در کودک به وجود آید مثل سرخی، کبودی، زخم و… دیه دارد. گذشته از غیرانسانی بودن، تنبیه بدنی تأثیر سوء زیادی در زندگی بچه دارد.
چه تأثیری در آینده کودک دارد؟
اشاره به سه تا از مهمترین آنها، برای رد کردن روش تنبیه کافی است. اول اینکه ارزشهای غلطی در ذهن کودک نهادینه میشود. مثلاً یاد میگیرد که زور بازو مهمتر است. وقتی والدین با تنبیه بدنی و ایجاد درد و ترس در کودک سعی میکنند او را از انجام کار اشتباهی نهی کنند، آنچه کودک درک میکند، این است که زور بازو مهمتر و قویتر است. از سوی دیگر، چون کودک از بزرگترها الگوبرداری میکند، سعی میکند برای وادار کردن کودکان کوچکتر یا همسن خود یا حتی والدین به انجام کاری یا نهی آنها، از زور بازویش استفاده کند. اگر هم والدین او را مؤاخذه کنند که زدن کار درستی نیست، ذهن کودک دچار دوگانگی میشود که پس اگر این کار درست نیست چرا پدر و مادرم مرا میزنند؟ همین کودک فردا در جامعه به محض اختلاف با فرد دیگری، بدون آنکه توجه داشته باشد حق با کیست، گلاویز میشود و حتی ممکن است مرتکب جرایم سنگینتری مثل قتل شود.
در واقع با تنبیه بدنی به بچه پیام میدهیم عصبانیت خود را بدون کنترل بروز دهد.
بله. نکته دوم که میخواستم اشاره کنم، همین بود که بچه میفهمد احساسات منفی توجیه رفتار نامناسب است. پدر و مادر وقتی کودک را تنبیه بدنی میکنند که دچار هیجان منفی هستند. با این کار به فرزندشان میآموزند اجازه دارد بهجای کنترل احساسات منفی خود، رفتار نامناسبی داشته باشد! او هم چون از والدین الگو گرفته، وقتی عصبانی میشود، داد میزند یا اسباببازیهایش را پرت میکند، دشنام میدهد و والدینش را میزند، در حالی که والدین باید به کودک یاد دهند وقتی دچار احساسات منفی میشود، خودش را کنترل کند. این کودک در آینده وقتی عصبانی میشود، بهجای حل مسأله، شروع میکند به تحقیر طرف مقابل و دشنام دادن و کتک زدن!
پس پیامدهایش زیاد است.
بله. کودکانی که تنبیهبدنی میشوند، مهارت حل مسأله را نمیآموزند. فرض کنید فرزند شما گلدانی را میشکند. اگر به عنوان تنبیه، از او بخواهید زمین را تمیز کند و در ضمن از پول توجیبی او هم مقداری کم کنید و به کودک بگویید باید از برخی تفریحهایش صرفنظر کند تا پول لازم برای خرید گلدان دیگری فراهم شود، متوجه میشود که کار نادرستش چه عواقبی دارد و به گونهای حل مسأله را میآموزد. حالا فرض کنید شیوه صحیح تنبیه اجرا نشود و کودک را تنبیه بدنی کنید! فرزندتان در آن لحظه دچار درد و ترس و اضطراب میشود که تمام آنها ضد حل مساله است! کودکی که کتک میخورد، معمولاً نمیفهمد اشتباهش چه بوده و چهطور میتوانسته آن را جبران کند. او در آینده نیز به جای حل مسأله، دچار حالتهای اضطرابی میشود.
اغلب این بچهها نسبت به والدینشان بیاعتماد میشوند. درست است؟
بله. والدینی که بچه را کتک میزنند، در ذهن کودک بیاعتبار میشوند. بسیاری از پدر و مادرها بعد از آنکه کودک خود را تنبیه میکنند و درد کشیدن یا گریهاش را میبینند، پشیمان میشوند و برای آنکه دل او را به دست آورند، بغلش میکنند و او را میبوسند و با گفتن جملههایی مثل اینکه کار تو اشتباه بود، نباید این کار را میکردی، من عصبانی شدم زدمت، تو بچه خوبی هستی و… سعی میکنند دوباره با کودک دوست شوند. اما این کار اوضاع را خرابتر میکند و باعث بیاعتبار و بیاحترام شدن والدین نزد کودک میشود چون کودک با اینکه کار بدی کرده، فکر میکند کارش بد نبوده؛ در نتیجه والدین مجبور میشوند دفعه بعد خشونت بیشتری نشان دهند و در چرخه معیوبی میافتند که قابلحل نیست. حتی اگر والدین کار اشتباهی انجام دادند، همیشه نباید از کودک عذرخواهی کنند بلکه کافی است آن کار را دیگر تکرار نکنند و هرگز بچه را نزنند. فقط در شرایطی میتوان از کودک عذرخواهی کرد که اصلاً کار اشتباهی انجام نداده و بیدلیل تنبیه شده باشد.