دکتر مریم پورشمس، روانپزشک (۱۳۹۴/۶/۲۴)
[برگرفته از هفتهنامه زندگ مثبت، با تنظیم ملیحه مهدوی و عنوان «به این نمره ها اعتمادی نیست»]
در تستهای هوشی که از کودکان گرفته میشود آنچه که از نظر بالینی بیشتر اهمیت دارد بحث کمتوانایی ذهنی یا عقبماندگی ذهنی است که با تشخیص آن درمانگر بتواند به کودک کمک کند. اما صرفاً بر مبنای تستهای هوشی که انجام میشود نمیتوان به شخصی برچسب کمهوش یا باهوش زد. در علم روانپزشکی برای تشخیص، تنها به یک یا تعداد کمی از علائم اکتفا نمیشود بلکه به مجموعهای از علایم با در نظر گرفتن عملکرد توجه میشود. بهطور مثال برای تشخیص عقبماندگی ذهنی تنها به نتیجه و تفسیر تستهای هوش اکتفا نمیکنند. اگر کودکی نمره پایینی در تستهای هوش به دست آورد بدون در نظر گرفتن عملکرد او در زمینههای مختلف مانند مواظبت از خود، عملکرد تحصیلی، ارتباطات اجتماعی و… نمیتوان تشخیص کمتوانی ذهنی را برای او داد. به عبارتی، برای تعیین سطح کمتوانی ذهنی هم ارزیابی بهره هوشی با کمک تستهای هوشی ضروری است و هم ارزیابی سطح انطباق اجتماعی. کمتوانی ذهنی حالتی است که کارکرد عمومی هوش فرد به میزان چشمگیری پایینتر از حد متوسط است (ضریب هوشی<70) و در عین حال تخریب زیادی در رفتار انطباقی او مشاهده میشود. این اختلال در حین رشد و زیر ۱۸ سالگی تظاهر میکند.
اگر قرار است روی کودک آزمونی برای ارزیابی ضریب هوشی او انجام شود، آن تست باید استاندارد باشد. علاوه بر این، برای انجام تست هوش حتماً باید به یک روانشناس با تجربه انجام تستهای هوش مراجعه کرد. آزمونگر برای انجام تست هوش حتماً باید آموزشهای مورد نیاز برای این کار را گذرانده باشد، چون استفاده از این نوع آزمونها و تفسیر نتیجه آن به دانش و تخصص نیاز دارد. معمولاً تستهایی معتبر هستند که در کشورهای مختلف از لحاظ آماری تحت بررسی قرار گرفته و استاندارد شدهاند. باید توجه کرد هر تستی برای محدوده سنی خاصی طراحی شده است که هر کدام از آنها یک یا چند حوزه شناختی را مورد بررسی قرار میدهد. بعضی از انواع تستها مانند «آزمون وکسلر» حوزههای شناختی وسیعتری را بررسی میکند. اینطور نیست که هر تست هوشی حتی اگر استاندارد نیز باشد همه حوزههای شناختی را بررسی کند. برای مثال ممکن است یک نوع تست هوش عملکرد زبانی فرد را بررسی کند یا تستی دیگر عملکرد هوش حرکتی، بصری و… را.
لزومی ندارد تست هوش برای همه کودکان انجام شود مگر اینکه والدین یا مربیان کودک در این زمینه نگرانی یا شکی داشته باشند. در این صورت باید با مراجعه به روانپزشک و معاینات و بررسیهای مختلف، از جمله انجام تست هوش توسط متخصص مربوطه، به کودک خود کمک کنند.
خانوادهها باید دقت داشته باشند اغلب تستهایی که در سایتهای غیرمعتبر وجود دارد به هیچوجه استاندارد و درست نیست و نباید به آنها اعتماد کرد. تستهایی که در مدارس یا مهدکودکها روی کودکان انجام میشود هم بیشتر جنبه غربالگری دارد و برای تشخیص قطعی بررسیهای بیشتری لازم است.
کمتوانی ذهنی به انواع خفیف، متوسط، شدید و عمیق تقسیم میشود و تنها یک درصد جامعه کمتوان ذهنی هستند که از این درصد، نسبت زیادی کمتوانی ذهنی خفیف دارند. کمتوانی ذهنی خفیف تا اواسط کودکی یعنی بعد از کلاس اول یا دوم که نیازهای تحصیلی بیشتر و پیچیدهتر میشود، معمولاً شناخته نمیشود. در موارد متوسط کودک فقط تا کلاس اول یا دوم ابتدایی قادر به ادامه تحصیل خواهد بود و هرچه کمتوانی ذهنی شدیدتر باشد علایم بیشتر و تشخیص آن زودتر انجامپذیر است. در هر صورت با هر سطحی از ناتوانی هوشی با مداخلات و کمکهای آموزشی لازم میتوان به این کودکان کمک زیادی کرد.
از طرف دیگر، بعضی از والدین با انجام یک تست هوش و کسب نمره بالا این تصور برایشان به وجود میآید که فرزندشان نابغه است و با قضاوت عجولانه خود ممکن است سیاستهای نادرستی را در تربیت و آموزش فرزند خود اتخاذ کنند. مثلاً این تفکر را در فرزند خود القا کنند که از دیگران متمایز یا برتر است. توصیه میشود در این موارد نیز والدین از کمکهای تخصصی بهره ببرند تا ضمن بررسیهای تشخیصی بیشتر و کاملتر، با استفاده از راهکارهای مناسب به فرزندشان کمک کنند. بنابراین، والدین باید از انجام تستهای هوش نامعتبر یا توسط افراد بدون صلاحیت بپرهیزند، زیرا ممکن است تصور نادرستی در مورد کمهوشی یا باهوشی فرزندشان در آنها ایجاد شود. برای مثال، ممکن است براساس همین برچسبهای نادرست انتظارات خانواده از فرزند بالا رود، در حالی که ممکن است فرزند آنها دارای هوشی متوسط باشد.