بایدها و نبایدهای جدایی

دکتر امیر حسین جلالی، روانپزشک، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران؛ ۱۳۹۳/۰۸/۲۴

به عنوان روانپزشک مایلم تأکید و توصیه نمایم که به باور من هر زوجی که تصمیم به جدایی می‌گیرند نیاز دارند تا این تصمیم را پیش از عملی و اجرایی شدن با مشاور یا متخصصی در زمینه سلامت روان در میان گذارند. تردیدی نیست که طلاق و جدایی در مواردی تنها راه درمان تعارض‌های زناشویی و بین فردی است، اما تعیین این که این موارد کدام است در بسیاری مواقع دشوار است. دو نکته کلیدی را پیش از پرداختن به این موضوع باید یادآوری نمایم. اول این که اگر طلاق تنها راه است، ماندن در رابطه و تداوم تجربه‌ای که آسیب زننده است خود گویای وجود مشکلی جدی در شخص یا زوج است. عموماً وجود صفات وابستگی که بیش از اندازه و بدخیم است و یا تمایلات پنهان خودآزارانه، در پشت این ماندن و سازگاری بیمارگونه نهفته است. نکته دوم این که ما آدم‌ها معمولاً از الگویی مشخص در انتخاب‌هایمان پیروی می‌کنیم. الگویی که نتیجه تجارب دوران کودکی و نوع روابط پدر و مادر با یکدیگر و با ماست. در نتیجه سایه گذشته بر انتخاب شریک زندگی همواره سنگینی می‌کند. این سایه در مراحل بعدی و از جمله در زمان جدایی هم دست‌بردار نیست. در نتیجه اگر به اندازه کافی از تأثیر تجربه‌های قبلی بر شکل‌گیری ساختار شخصیت خود بی‌اطلاع باشیم ممکن است به گونه‌ای دست به انتخاب بزنیم که انگار در حال تکرار تجربه‌ها و الگوهای قبلی هستیم. برای روشن شدن این نکته مثالی می‌زنم. دختری که در کودکی، پدرش حضوری کم‌رنگ در زندگی‌اش داشته است و به دلایلی مانند اقتضای شغلی ماه‌ها از خانواده دور بوده است، احتمالاً به دشواری می‌تواند در بزرگسالی از پس رابطه‌های نزدیک با مردان برآید، و به گونه متناسبی حضور و درگیری هیجانی در رابطه را تجربه کند. از سویی ممکن است در فرآیندی معکوس چنین فردی اتفاقاً خیلی زود با افراد دیگر و به ویژه مردان رابطه برقرار کند. روابطی که سطحی و عموماً بی‌آتیه است. حال چنین فردی با تاریخچه‌ای از محرومیت از حضور یک والد در کودکی و طبعاً تصویری که این موضوع از خود وی در بزرگسالی باقی گذاشته، دست به انتخاب می‌زند. در میان انتخاب‌های او تردیدی نیست که می‌توان از افرادی از هر دو صورت بالا سراغ گرفت. اما حالا که تعارض‌ها بالا گرفته یا باید گفت که زندگی جهنم است و درک نیست و …. و یا بدین بیندیشیم که کدام الگو و کدام پویایی میان الگوهای دو نفر در رسیدن به این نقطه مؤثر بوده است. افراد عموماً آسوده‌ترند که تصمیم خود را پشت ماسک‌هایی چون «معتاد بود»، «کتک می‌زد»، و … پنهان کنند. در واقع خود را پنهان می‌کنند. خودی که زمانی همین فرد بهترین انتخاب او می‌نمود. هر شخصی که بر می‌گزینیم بی‌تردید به گونه‌ای به آدم‌ها و کاراکترهایی که برای دنیای درون ما آشنا است نزدیک است. انتخاب ما، یعنی گزینشی که به پنهان‌ترین نیازهای سازنده و غیر سازنده ما اشاره دارد. در نتیجه در مقطع طلاق بهتر است افراد پیش از هر چیز و البته دور از تسلط عذاب وجدان کاذب یا از این دست هیجانات، ترجیحاً به مراجعه به متخصص بپردازند. سهم خود را که ببینیم و سهم طرف روبه‌رو، آن گاه این آگاهی چراغی برای انتخاب و برای به سلامت سپری کردن آتیه زندگی پس از طلاق- در صورت وقوع- است. پرونده طلاق پرونده‌ای کارآگاهی نیست و طبعاً قرار نیست یک علت خارجی، بتواند موضوع را فیصله بخشد. اگر کنکاشی نیاز باشد در دنیای درونی دو طرف است و نه در رفتارها و رویدادهای رخ داده. اما آیا این تنها صورتی از طلاق بد است که می‌توانیم متصور شویم؟ خیر، انواعی دیگر هم هست که به اختصار بازگو می‌کنم.
طلاق در حضور دیگری و در سایه یک مرد یا زن دیگر طلاقی خوب نیست. این نوع رابطه بیشتر بروز مجدد دسته‌ای دیگر از تجربه‌ها و تعارض‌های کودکی است که به دلایلی اکنون دارد برون‌فکنی می‌شود. غیر از نقدهای اخلاقی و گاهی دینی که به این شیوه وارد است نباید فراموش کنیم که هدف افرادی که در این رابطه هستند هر چند به زبان تشکیل زندگی جدیدی است، اما در ناخودآگاه هر کسی، اندیشه‌ها و میل‌های شری وجود دارد، که معمولاً هم منجر به تشکیل خانواده جدید آرامی نخواهد شد.
اگر فرآیند جدایی دارد پیچیده می‌شود و هر طرف هر از چندگاهی اقدام به طرح حرف و شرط تازه‌ای می‌کند، نشانه میل احتمالی برای ماندن در زندگی در عین تقاضای جدایی است. روند جدایی باید با کندوکاو درست در تمام نیازها و تعارض‌های درونی رخ دهد و چنین کشمکش‌هایی تنها گره را کورتر می‌کند و نشان از میلی پنهان برای حل نشدن داستان دارد.
هیچ‌گونه اقدام تکانشی و بدون فکری پسندیده نیست. خواه خرید یک وسیله الکترونیک، یا طلاق و جدایی. کم و بیش در کلینیک‌ها شاهد این بخش از داستان بیماران هستیم که ۲ روزه تصمیم گرفتیم و جدا شدیم. طلاق تکانه‌ای در هر صورت طلاقی خوب نیست. برای تصمیم مهمی مانند جدایی زمانی حداقل ۳ ماهه تنها باید صرف مشورت با فردی کاردان کرد.
این فهرست را می‌توان طولانی‌تر کرد. طلاق در عین حال که در موقعیت‌هایی، انتخابی از سر پختگی است، اما گاهی رفتاری واکنشی، کینه‌توزانه و مخرب از بخش‌های ناپخته شخصیت است. پس بهتر است پیش از آن کمی درنگ کنیم.


Share

پاسخ دهید