فرصت دوباره دیدن

Ras--دکتر مریم رسولیان، روانپزشک، دبیر علمی چهارمین همایش روانپزشکی فرهنگی-اجتماعی

[برگرفته از روزنامه شرق، ۱۳۹۴/۲/۲۲]

مــدل زیســتی–روانــی-اجتماعی در بررســی بیماری‌های پزشــکی یا اختلالات روانپزشکی، مدل شناخته شده‌ای است. ارائه این مدل، مبتنی بر دستاوردهای علمی و رویکردی کل‌نگر نسبت به انســان اســت. از دیرباز نقش سرشــت، ژن و عوامل زیست‌شــناختی در برابــر تربیت، محیــط و اجتماع در رفتار انســان‌ها مــورد بحث و توجه دانشــمندان علوم مختلف بوده است. یافته‌های علمی عصب‌شناختی یا عصب‌روان‌شناختی، تأثیر متقابل سرشت و محیط را بر یکدیگر نشــان داده‌اند. علم اپی‌ژنتیک (تأثیر محیط بر ژن) و پژوهش‌های عصب‌روان‌شناختی، حکایت از تأثیر محیط بر کارکردهای سازمان عصبی و اصلاح اختلالات آن دارد. از دیگــر ســو، تغییرات روند همه‌گیرشناســی اختلالات روانپزشکی، از جمله سرعت افزایش اختلال شــخصیت مرزی در دو دهه اخیر، بیانگر تأثیر مســائل اجتماعی بر رفتارهای انســانی است. مسائل اجتماعی مانند خشونت، فقر، حاشیه‌نشــینی، بیکاری، طلاق و… همه و همه شرایطی هســتند که فرد و جامعه از وجود آن آســیب می‌بیند. این مشــکلات می‌تواند منشأ فردی و اجتماعی داشــته باشــد.

امروزه این مشکلات عوامل مؤثر در سلامت از جمله سلامت روان شناخته شده‌اند و پرداختن به آنها از ضرورت‌های تأمین سلامت در این حوزه است. همه جوامع با این مشکلات دست به گریبان هســتند و هر یک بر اســاس نظام اجتماعی، سیاسی و فرهنگی خود راه حلی ارائه می‌دهند. زندگی اجتماعی مســتلزم وجود هنجارها، ارزش‌ها و قوانین برخاســته از فرهنــگ آن جامعــه اســت. ایــن هنجارهــا اجزای پذیرفته شــده فرهنــگ جامعه محســوب می‌شــوند و نقش زیادی در ســلامت روانی و اجتماعی آن جامعه دارنــد.

فرهنگ، مجموعــه‌ای از رفتارها، باورها، عادات و ســنن مشــترک مردم اســت که توســط اکثریت افراد آن جامعه پذیرفته شــده اســت. افراد جدیدی هم که وارد آن جامعه می‌شوند، براساس آن امر پذیرفته شده فرهنگــی رفتار می‌کنند؛ این ســنن بین نســل‌ها منتقل می‌شــود. فرهنگ با وجــود ثباتش، پویایی داشــته و با شرایط سازگار می‌شــود. تا هنگامی که فرهنگ با تفکر رابطه‌ای پویا داشــته باشد، تمدن‌ساز است و اگر رابطه بین تفکر و فرهنگ قطع شود، عقب‌ماندگی فرهنگی در آن جامعــه پدیدار خواهد شــد. قوانین جامعه با توجه به فرهنگ تبیین می‌شــود و به میزانی که این قوانین در بین مردم درونی شــوند و برای رعایت آن، نیاز به کنترل بیرونی و قوای قهریه نباشد، فرهنگ آن جامعه غنی‌تر و قوی‌تر اســت.

روانپزشــکی بدون توجــه به فرهنگ و اجتمــاع، قادر بــه تبییــن و ارزیابی دقیق مشــکلات و انجــام مداخله مناســب نیســت.


Share

پاسخ دهید