هنوز گاه و بیگاه میشنویم «نمیدانستم وسواس هم درمان دارد!». وسواس نشانه یکی از بیماریهای روانپزشکی است که میتواند از خفیف تا شدید باشد. این بیماری که پزشکان به آن «اختلال وسواسی- اجباری» میگویند تظاهراتی بسیار متنوع دارد و تنها به شکل شستشو که نوع معروف آن است نیست. نمونههای زیر همگی میتوانند تظاهری از وسواس باشند و البته همه انواع وسواس هم نیستند:
۱- فردی که هر روز صبح پیش از رفتن به محل کار، بارها کیف شخصیاش را از نظر وجود همه لوازم مورد نیاز وارسی میکند.
۲- فردی که پس از قفل کردن در اتوموبیل و فاصله گرفتن از آن، چندبار این مسافت را برمیگردد تا دوباره از قفل بودن در مطمئن شود.
۳- فردی که رفتارهای خاصی مانند بستن بند کفش را باید هربار به دفعات مشخصی تکرار کند. در غیر این صورت دچار تشویش میشود.
۴- فردی که در هر نماز، در شماره رکعتهایی که خوانده تردید میکند.
۵- فردی که نظم اتاق یا منزلش از اصولی است که هیچکس نباید تغییری در آن ایجاد کند.
۶- فردی که قادر نیست به راحتی لوازم به درد نخور خود را دور بریزد و بنابراین همواره با تجمع وسایل غیرضروری در کیف یا اطراف خود رو به روست.
۷- فردی که در سخن گفتن قادر به خلاصهگویی نیست و همواره همه جزییات غیر ضروری موضوع را برای طرف مقابل به طور مفصل شرح میدهد.
۸- فردی که تصور میکند اگر رفتار خاصی (مثلاً فکر کردن به یک موضوع) را انجام دهد فاجعهای رخ میدهد. یا برعکس، میپندارد که اگر رفتار خاصی را انجام ندهد (مثلاً کلمهای را تکرار نکند) حادثه ناگواری بروز میکند. به طور مثال، تصور میکند اگر در مورد مادرش به طور مرتب فکر خوب نکند مادرش را از دست خواهد داد. البته او میداند که چنین تصوری بیمعنا و غیرمنطقی است، اما قادر نیست این افکار را کنترل کند.
وسواس به هر شکلی تظاهر کند، درمان دارد. با این حال، میزان بهبودی حاصل از درمان متغیر است و به عوامل مختلفی بستگی دارد. درمان شامل داروهای ضد وسواس و رواندرمانیهایی از قبیل رفتاردرمانی و شناختدرمانی است. اگر به جز وسواس بیماری روانپزشکی دیگری وجود نداشته باشد، داروهای خط اول شامل مهارکنندههای بازجذب سروتونین از قبیل فلوکستین، سرترالین، فلووکسامین و پاروکستین است. کلومیپرامین نیز که از داروهای گروه موسوم به سهحلقهای است، در درمان این اختلال مؤثر است. این دارو نیز دارای اثر مهارکننده بر بازجذب سروتونین سیناپسهای سلولهای عصبی است. برای مطمئن شدن از عدم وجود بیماری دیگری که احیاناً ممنوعیتی برای مصرف این داروها باشد، باید شرح دقیقی از وضعیت خلقی فرد در طول زندگی او در اختیار روانپزشک قرار داده شود.
داروهای ضد وسواس فوق، همگی از دسته داروهای ضد افسردگی هستند و معمولاً دوز (مقدار) مؤثر آنها در درمان وسواس بیش از دوز مؤثر آنها در درمان افسردگی است. تفاوت دیگر این داروها در جریان درمان وسواس نسبت به درمان افسردگی، مدت لازم برای رسیدن به پاسخ کامل درمانی است. این مدت برای درمان وسواس (OCD) معمولاً بین دو تا چهار ماه و برای درمان اختلال افسردگی اساسی (MDD) اغلب یک تا یک و نیم و ماه است.
در درمان دارویی وسواس، پس از رسیدن به بهبودی، لازم است دوره به اصطلاح «درمان نگهدارنده» شروع شود و در صورت قطع زودهنگام درمان، علایم اغلب باز خواهد گشت. مدت درمان نگهدارنده به عوامل مختلفی بستگی دارد، ولی برخی از محققان اعتقاد دارند که درمان دارویی حداقل تا زمانی که فرد مبتلا یک سال کامل را در بهبودی کامل قرار داشته باشد، باید ادامه یابد و پس از آن به تدریج و با شیب ملایمی دوز دارو کم شود. در صورتی که در حین کاهش دوز دارو، علایم وسواس عود نکرد، میتوان در نهایت دارو را قطع کرد و البته به کارگیری رواندرمانی میتواند به کاهش احتمال عود در حین کمکردن دوز دارو کمک کند.
در مواردی که با وجود مصرف دوز کافی داروی ضد وسواس و ادامه درمان دارویی به مدت کافی، کماکان علایم وسواس با شدت وجود داشته باشد، افزودن یکی از داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریشی) به داروی ضد وسواس مصرفی (در صورتی که منعی نداشته باشد)، اغلب کمککننده است. لازم به یادآوری است که داروهای آنتیسایکوتیک (ضد روانپریشی) برخلاف نامشان، تنها برای درمان اختلالات روانپریشی، از قبیل اسکیزوفرنیا، به کار نمیروند و برخی از آنها کاربردهای دیگری مانند درمان اختلال تیک، درمان کمکی وسواس، درمان کمکی اختلال افسردگی اساسی و درمان اختلال دوقطبی دارند.