دکتر مریم پورشمس، روانپزشک (۱۳۹۴/۴/۲۳)
[برگرفته از هفتهنامه زندگ مثبت، با تنظیم ملیحه مهدوی و عنوان «این بازی های خشن»]
نتایج اکثر مطالعات نشان داده خشونت موجود در بعضی فیلمها و برنامههای تلویزیونی در بروز پرخاشگری در کودکان تأثیر زیادی دارد، اما این مطالعات تأثیرات کوتاهمدت رسانهها را در بروز خشونت در کودکان بررسی کرده و در طولانیمدت مورد مطالعه قرار نداده است. رسانههای الکترونیکی شامل تلویزیون، رایانه، تلفن همراه، بازیهای ویدیویی، اینترنت و پست الکترونیکی است که نقش پررنگی در اوقات فراغت بزرگسالان و همچنین کودکان و نوجوانان ایفا میکند. استفاده درست از رسانهها باعث یادگیری بهتر کودکان میشود اما در کنار آن معایبی را نیز به همراه دارد که یکی از آنها «پرخاشگری» است. پرخاشگری یکی از مهمترین چالشهای دوران نوجوانی است که تحتتاثیر عوامل مختلفی مانند محیط زندگی، ناکامی، ژنتیک، تنبیه فیزیکی والدین و مربیان، تأیید رفتار پرخاشگرانه در خانواده و جامعه، عوامل فرهنگی، تماشای خشونت، ناهماهنگی در روشهای تربیتی، گسستگی کانون خانواده یا یادگیری از طریق تقلید از گروه همسالان است. این عوامل تأثیرگذار در خشونت کودکان، در جوامع توسعهیافته ممکن است بیشتر باشد.
بسیاری از محققان معتقدند خشونت در رسانههای اجتماعی را باید بهعنوان یک عامل تهدیدکننده در سلامت همگانی مورد توجه قرار داد. رابطهای که بین مواجهه با خشونت رسانهای و پرخاشگری در کودکان وجود دارد، شبیه رابطه مواجهه با سایر عوامل خطرزا در سلامت افراد است؛ مانند رابطه سیگار و سرطان. تحقیقات نشان داده است ۸۹ درصد بازیهای رایانهای دارای محتوای خشن هستند. علاوه بر مطالعاتی که خارج از ایران انجام شده، نتیجه مطالعات در ایران نیز نشان داد بین خشونت رسانهای (خصوصاً در فیلمهای خشن تلویزیونی) و بروز رفتار پرخاشگرانه در کودکان رابطه مستقیمی وجود دارد، اما تأثیر آن در برنامههای ویدیویی کمتر است.
بهدلیل بروز خشونت در رسانهها شاهد آثار تحریکی کوتاهمدت پرخاشگری در کودکان هستیم. خصوصاً اینکه مواجهه با خشونت در رسانهها باعث توجیه کردن خشونت میشود و این نگاه و باور را در دیگران به وجود میآورد که دنیا مکان خصومتآمیزی است و در نتیجه باعث تحریک خشونت در افراد میگردد. البته باز هم به قطعیت نمیتوانیم بگوییم که بین خشونت در رسانهها و بروز پرخاشگری در کودکان رابطه علت و معلولی وجود دارد، بلکه این دو عامل با یکدیگر مرتبطند. با این حال، نتایج مطالعات به صورت قطعی نشان داد مدت زمان انجام بازیهای ویدیویی یا تماشای فیلمها و برنامههای خشن مهمتر از محتوای آن است. به این صورت که هر چقدر مدت زمان استفاده از این نوع برنامههای پرخشونت بیشتر شود، تأثیرپذیری نیز بیشتر است.
متأسفانه در بعضی خانوادهها دیده میشود که مادر یا پدر ساعتهای زیادی را به تماشای تلویزیون میپردازد که در نتیجه کودک نیز این رفتار را از والدین تقلید میکند. البته باید این نکته را اضافه کرد که نداشتن عادت به مطالعه باعث تشدید تماشای تلویزیون خواهد شد.
در سال ۱۳۹۲ در ایران مطالعهای انجام شد و در آن نمونههای تحقیق از شهر تهران تحتبررسی قرار گرفتند. ۱۸۰ نفر از شمال، جنوب، شرق و غرب تهران در این تحقیق شرکت داشتند. میزان تماشای تلویزیون در کودکان این آزمایش نسبت به مطالعات مشابه خارجی خیلی بیشتر بود، اما خوشبختانه مدت بازی با برنامههای رایانهای نسبت به تماشای تلویزیون در این تحقیق کمتر از نمونه خارجی بود. نکته جالب در این مطالعه این بود که ۸۴ درصد از والدین از محتوای فیلمها و برنامههای ویدیویی آگاه بودند، اما تنها ۳۴ درصد از والدین نظارت مناسب بر محتوای برنامهها و مدت استفاده از آنها داشتند. وقتی از کودکان شرکتکننده در این تحقیق پرسیده شد آیا والدین آنها بر محتوای فیلمها و برنامههای ویدیویی نظارت دارند یا محدودیتی را برای استفاده قرار دادهاند، تنها ۳۴ درصد پاسخ مثبت دادند. علاوه بر این، تنها ۳۵ درصد از والدین به ردهبندی سنی کودکان در استفاده از برنامهها و فیلمهای ویدیویی نظارت داشتند.
از سال ۱۳۸۶ بنیاد ملی بازیهای رایانهای در ایران نظام ردهبندی سنی برای استفاده از بازیهای رایانهای را تعیین کرد. بر این اساس ۸۸ درصد بازیها تا پایان سال ۲۰۱۳ بر پایه این سیستم، طبقهبندی سنی و محتوایی شدند. با این حال، باید فهمید والدین تا چه اندازه از وجود چنین نظامی آگاهی دارند یا اگر دارند این سیستم به آنها کمک میکند یا خیر.
در همین خصوص باید آموزشهایی را در راستای لزوم توجه و نظارت در استفاده از رسانهها به خانوادهها داشته باشیم. این آموزش همگانی را باید نهادهای مربوطه مانند رسانههایی چون صدا و سیما و… انجام دهند.