ترومای بازماندگان خودکشی

گردآوری: دکتر امیر شعبانی، روان‌پزشک

[برگرفته از: Nina J. Gutin. Helping survivors in the aftermath of suicide loss. Current Psychiatry. 2018, 17(8), 27-33.]

در این‌جا منظور از ترومای خودکشی، ترومای وارده به فرد به دنبال از دست دادن یکی از عزیزان خود در اثر خودکشی است. چنین فقدانی نوع ویژه‌ای از سوگ را به دنبال دارد. ماهیت «تروماتیک» و «انگ‌زا»ی فقدان ناشی از خودکشی آن را از سایر اشکال ازدست‌دادن (loss) متمایز می‌کند.

 

سوگواری خودکشی چه ویژگی‌های متمایزی از سایر انواع سوگ دارد؟

  1. محتوای ویژه و متفاوت سوگ خودکشی
  2. فرایند اجتماعی پیرامون فرد بازمانده
  3. تأثیر خودکشی بر نظام خانواده
  4. ادراک عامدانه و قابل پیشگیری بودن مرگ ناشی از خوکشی
  5. انگ ناشی از خودکشی (که یکی از مهم‌ترین موانع پیشگیری از خودکشی است): شامل ۱) انگ بیرونی (اجتماعی) و ۲) انگ درونی‌شده
  6. ماهیت تروماتیک خودکشی

 

کارکردهای افکار خودکشی در فرد دچار ترومای خودکشی

افکار خودکشی در افراد دچار ترومای خودکشی ناشایع نیست و ممکن است کارکردهای مختلفی داشته باشد. بنابراین مهم است که خطر خودکشی در آنها ارزیابی و کارکرد افکار خودکشی نیز مشخص شود. این کارکردها عبارت است از:

  1. آرزوی ملحق شدن به فرد متوفا
  2. درک و فهم وضعیت روانی فرد متوفا
  3. مجازات خود برای ناتوانی در جلوگیری از خودکشی متوفا
  4. پایان دادن به درد خود با مرگ

 

زمینه‌های (themes) شایع در فرایند سوگ خودکشی

  1. احساس گناه و حس شکست: در آن‌چه فرد پیش از خودکشی متوفا، انجام داده یا انجام نداده‌ است
  2. خشم و سرزنش: نسبت به فرد متوفا، سایر اعضای خانواده و پزشکان درمان‌کننده‌ی متوفا
  3. احساس شرم: که در اثر انگ تشدید می‌شود
  4. احساس طرد شدن، مورد خیانت واقع شدن و رها شدن توسط متوفا
  5. ترس و گوش‌به‌زنگی (hypervigilance): در مورد احتمال از دست دادن دیگران در اثر خودکشی
  6. احساس این که «انگار دارد عقلش را از دست می‌دهد»
  7. احساس تسکین (relief): به خصوص هنگامی که فرد متوفا دچار مشکلات مزمن روان‌پزشکی یا رفتارهای بی‌رحمانه نسبت به اطرافیان بوده است

 

سوگ محروم‌شده (Disenfranchised)

در سوگ محروم‌شده (Disenfranchised) یا پنهان‌شده (hidden) (Doka، ۱۹۸۹)، فرد سوگوار این پیام را از دیگران دریافت می‌کند که سوگ او مشروع نیست و در نتیجه ممکن است آن را درونی‌سازی (internalize) کند؛ مانند از دست دادن یک دوست، حیوان خانگی، خودروی بسیار مورد علاقه شخصی یا محل زندگی. این نوع سوگ در موارد سوگ خودکشی نیز رایج است.

 

مدیریت و مداخله در سوگواری خودکشی

  1. پرهیز از بیمار‌انگاری زودهنگام وضعیت بازماندگان خودکشی:

در بسیاری از موارد سوگ خودکشی، عواملی مانند ماهیت تروماتیک این سوگ، نبودن حمایت اجتماعی متناسب، به رسمیت نشاختن چنین سوگی از سوی دیگران، انگ اجتماعی و درونی‌شده، با افزایش شدت و مدت سوگ، پردازش آن را به تأخیر می‌اندازند. در چنین مواردی، درمانگران به جای آن‌که فوراً یک تشخیص رسمی DSM را برای فرد دچار سوگ خودکشی مطرح کنند، بهتر است ابتدا ماهیت نسبتاً هنجاری برای این وضعیت در نظر بگیرند.

 

  1. لزوم بررسی علایم PTSD:

با توجه به ماهیت تروماتیک سوگ خودکشی، علائم PTSD در این وضعیت به ویژه در مراحل اولیه آن شایع است. در واقع، هرچه نزدیکی ادراک‌شده به فرد متوفا (perceived closeness) بیشتر باشد، علایم PTSD شایع‌تر است. بی‌توجهی به تشخیص PTSD، غفلت از جزء مهمی از درمان این افراد را به دنبال دارد؛ بنابراین در عین توجه به وضعیت سوگ، ارزیابی از نظر علایم PTSD و مواردی چون افسردگی، اضطراب، افکار خودکشی و سوءمصرف مواد ضروری است.

 

  1. آفرینش یک هنجار جدید:

باید به بیمار کمک شود که هنجار جدیدی از زندگی خود بیافریند (new normal). او باید به تدریج بتواند فرد متوفا را به شکل کلیت پیشین او به خاطر آورد و نه صرفاً موضوع خودکشی او را. مثلاً می‌توان بیمار را برای توجه‌کردن به سابقه روابط مستمر خود با متوفا به خصوص کارهای ناتمامشان تشویق کرد. در این مسیر، برای یکپارچه‌کردن فقدان در خاطرات کلی که فرد از متوفا دارد تلاش می‌شود (integrate the loss). موارد زیر کمک‌کننده است:

  • فرد بازمانده تشویق شود که شرحی از فقدان متوفا، شامل پیچیدگی‌ها و ابهامات آن، برای خلق معنا و مفهوم رویداد، تدارک ببیند.
  • به فرد بازمانده کمک شود تا بتواند به شکل عادلانه‌ای درباره‌ی مسئولیت خود در موضوع خودکشی متوفا قضاوت کند (fair trial) و بپذیرد که در عالم واقع بسیاری از پرسش‌ها بی‌جواب باقی می‌مانند. به عبارتی بتواند بلاتکلیفی و ابهام را تحمل کند (ambiguity tolerance).
  • فرد بازمانده مهارت‌هایی پیدا کند تا برای مدیریت واکنش‌های اجتماعی و فرهنگی دشوار یا انگ‌زا و یا در برابر تغییراتی که در روابط اجتماعی یا خانوادگی بروز می‌کند به‌کار گیرد.
  • به بازمانده کمک شود که برای پیش‌بینی و کنارآمدن با محرک‌هایی مثل سالگرد خودکشی، تاریخ تولد متوفا و روزهای تعطیل آماده باشد.
  • در مورد تفاوت افراد در سبک سوگواری (مانند تفاوت‌های فرهنگی و تفاوت‌های زن و مرد)، برحسب مورد آموزشی به اطرافیان فرد بازمانده ارائه شود.
  • برگزاری مراسم سوگواری و یادبودها تسهیل شود.
  • به سوگ کودکان بازمانده، برای شناسایی و مدیریت، به‌طور ویژه توجه شود.

 

  1. رشد پساسانحه (Post-traumatic growth):

تروما می‌تواند پیامدهای مثبتی داشته باشد؛ مانند پیدا کردن درک عمیق‌تری نسبت به خود و دیگر بازماندگان خودکشی، احساس قدردانی نسبت به افراد حمایت‌کننده، و استفاده از درک جدیدی که در او ایجاد شده برای کمک به دیگران.


Share