دکتر امیر شعبانی، روانپزشک (۱۳۹۳/۰۶/۳۱)
وجود یک خواب راحت و بیدغدغه نقش مهمی در تداوم سلامت جسمانی که سلامت روان نیز بخشی از همان است دارد. کمخوابی چه به دنبال عوامل بیرونی یا بیماریهای دیگر بروز کرده باشد و چه به عمد و به دلیل تمایل فرد به کار کردن زیاد یا اشتغالات و تفریحات شبانه باشد، در بروز برخی از بیماریها و کوتاه کردن طول عمر فرد مؤثر است. بسیاری از مردم از مشکلات خواب شکایت دارند؛ کمخوابی، پرخوابی، خواب منقطع، خواب بیکفایت، خواب سبک، خُرخُر یا مشکل تنفسی در خواب، بیقراری پاها پیش از خواب، کابوس، راه رفتن در خواب، حرفزدن در خواب و غیره و غیره. بسیاری از مردم نیز از داروهای خوابآور برای افزایش مقدار یا کیفیت خواب خود بهره میگیرند. در برخورد با افرادی که برای بهبود خواب خود به پزشک مراجعه میکنند، عموماً یکی از این دو نکته در ذهنیت آنها نسبت به داروهای خوابآور دیده میشود: «مخالفت با مصرف داروهای خوابآور که آنها را مضر و عامل اعتیاد میدانند» یا «درخواست برای ادامه داروی خوابآوری که مدتهاست مصرف میکنند». نظر کدام دسته درستتر است؟ آیا مصرف داروهای خوابآور اعتیادآور است؟ آیا خواب کسی که مدتهاست از این داروها مصرف میکند و کماکان دچار کمخوابی است قابل اصلاح است؟ به پاسخ این دو سؤال میپردازم.
آیا مصرف داروهای خوابآور اعتیادآور است؟
در گذشته از داروهایی مانند فنوباربیتال برای بهبود خواب استفاده میشد که اکنون اصلاً جایگاهی در این امر ندارد. امروزه داروهای متنوعی مانند دیازپام، کلونازپام، لورازپام و آلپرازولام به وفور به این منظور تجویز و مصرف میشوند. این داروها عموماً در ابتدای مصرف باعث ایجاد خوابی با کیفیت مطلوب میشوند و از طرفی اثر ضد اضطراب دارند و باعث افزدون بر آرامش فرد میشوند. با این حال، مصرف خودسرانه آنها به هیچوجه توصیه نمیشود و در بسیاری از موارد اثر خوابآوری آنها پس از مدتی کاهش مییابد. حتی ممکن است در مواردی در درازمدت به تشدید مشکلات خواب منجر شوند به طوری که کاهش مقدار یا قطع مصرفشان به بهبود کیفیت خواب کمک کند. از سوی دیگر، مصرف خودسرانه این داروها در افرادی که مشکل تنفسی دارند ممکن است به وخامت وضعیت تنفسی بیانجامد. در پاسخ به سؤال بالا، میتوان گفت که این داروها قابل سوءمصرف هستند و البته این سوءمصرف عموماً توسط افرادی که دچار اعتیاد به مواد مخدر یا محرک هستند دیده میشود. با این حال، این داروها در صورتی که زیر نظر پزشک مصرف شوند و بر اساس تشخیص درست و در مدت لازم به کار روند، تأثیر زیادی در بهبودی خواب و علایم اضطرابی افراد دارند و در واقع در این شکل مصرف، باید آنها را جزو داروهای بسیار کمعارضه به حساب آورد.
درمان کمخوابی
برای بهبود کمخوابی باید نکاتی را در نظر داشت که یک به یک در پی میآید:
الف- کمخوابی، نشانه یک بیماری دیگر است
بسیاری از بیماران ممکن است از سرفه، تب یا درد در رنج باشند. برطرفکردن هر یک از این نشانهها بدون رسیدگی به علت آنها ممکن است عواقب وخیمی داشته باشد. به طور مثال، سرفه یا تب ممکن است نشانهای از یک بیماری عفونی، و درد نشانهای از هر یک از بیماریهای سیستمیک بدن باشد. مصرف داروهای ضد سرفه، تببُر یا مسکّن بدون تشخیص اختلال زیر بنای آنها به پیشرفتهتر شدن بیماری زمینهای کمک میکند و درمان را به تأخیر میاندازد. این در حالی است که در بسیاری از موارد، سرعت عمل نقش مهمی در مداوا دارد.
کمخوابی نیز عموماً یک نشانه است نه یک بیماری مستقل. بنابراین در اینجا نیز باید به دنبال علت گشت، نه آنکه تنها با یک داروی خوابآور روی نشانه مهمی که میتواند در رسیدن به شناسایی بیماری عامل آن کمک کننده باشد، سرپوش گذاشت و درمان اصلی را به تأخیر انداخت. کمخوابی ممکن است تنها نشانهای از عدم رعایت بهداشت خواب باشد که در زیر به آن اشاره میشود. در عین حال میتواند نشانهای از ناتوانی در مدیریت مناسب تنشهای روزمره یا رویدادهای ناخوشایند، یک بیماری سیستمیک یا عضوی (مانند بیماریهای ریوی)، و یا حاکی از هر یک از بیماریهای روانپزشکی مانند اختلالات افسردگی و اضطرابی باشد. پس ارزیابی علت بروز کمخوابی مهمتر از رفع فوری آن است.
ب- اصول بهداشت خواب
هر فردی – چه دچار بیماری باشد و چه نباشد – برای حفظ ویژگیهای مطلوب خواب خود، لازم است نکاتی را همواره رعایت کند:
روش نادرست: «من هر شب بعد از صرف قهوه و تمام شدن برنامههای تلویزیون که در حالت استراحت روی تختخوابم میبینم میخوابم».
روش درست: «من هر شب در ساعت معینی میخوابم و هر روز حتی در تعطیلات در ساعت معینی بیدار میشوم. از اتاق خواب برای تماشای تلویزیون یا رسیدگی به کارهای روزمره استفاده نمیکنم و پیش از خواب غذای سنگین، چای، قهوه، نوشابه یا سیگار مصرف نمیکنم. اصولاً پیش از خواب تلویزیون نمیبینم و با رایانه کار نمیکنم، ولی ممکن است روزنامه یا کتاب بخوانم».
روش نادرست: «خوشبختانه عصرها همیشه یک خواب حسابی دارم، ولی بدبختانه شبها خیلی دیر خوابم میبرد».
روش درست: «سعی میکنم روزها کمتر بخوابم تا شبها راحت خوابم ببرد. هر وقت دورههای بیخوابی شروع میشود، روزها جلوی خوابم را میگیرم».
روش نادرست: «برای رفع بیخوابی شبانه، روزها به شدت ورزش میکنم که تا نزدیک زمان شام طول میکشد».
روش درست: «به شکل مستمر و با برنامه ورزش میکنم، ولی سعی میکنم این برنامه شش ساعت پیش از خواب انجام شود. غروبها گاهی از روش آرامسازی که یاد گرفتهام استفاده میکنم و حمام با آب گرم قبل از خواب هم گاهی به بهتر شدن خوابم کمک میکند».
روش نادرست: «هر وقت خوابم نمیبرد تا حدود دو ساعت در تختخواب در تقلا هستم و نگرانم که صبح خواب بمانم».
روش درست: «هر وقت خوابم نمیبرد از تختخواب بیرون میآیم و چند دقیقه به کارهای عقبافتادهام میپردازم یا کتاب میخوانم. سعی میکنم محیط خواب خنک و کاملاً تاریک باشد».
پ- درمان علت زمینهای
در قریب به اتفاق موارد کمخوابی، علتی پشت آن نهفته است. به جز دلایل جسمانی که اشارهای به آن شد، انواع اختلالات افسردگی و اضطرابی زمینهساز آن هستند. فرد افسرده به جز بیحوصلگی، ناامیدی و کاهش اعتماد به نفس، اغلب در خوابیدن نیز دچار مشکل است. اگر چنین فردی تنها با مصرف داروهای خوابآور، کمخوابی خود را به ظاهر جبران کند، در واقع با ایجاد تأخیر در درمان افسردگی، علاوه بر آن که زجر ناشی از این بیماری را تحمل میکند، ممکن است دستیابی به نتیجه مطلوب از درمان بعدی را دشوارتر کند و یا با ایجاد وابستگی به داروی خوابآور، یک «کمخوابی مقاوم به درمان» را نیز به مشکل افسردگی موجود بیافزاید. مانند آن که فرد دچار عفونت ریوی با مصرف خودسرانه داروی ضد سرفه و بدون درمان با آنتیبیوتیک، باعث گسترش عفونت ریوی و ایجاد بیماری مقاوم به درمان گردد. در صورتی که در موارد بیماری افسردگی یا اضطرابی، درمان از ابتدا به درستی معطوف به تسکین افسردگی و اضطراب شود، در نهایت مشکل خواب فرد نیز بهبود مییابد. حتی در مورد فرد افسردهای که مدتها به شکل بیرویه داروهای خوابآور مصرف کرده و کماکان دچار کمخوابی است، شروع درمان با داروهای دارای اثر دوگانه ضد افسردگی و خوابآوری میتواند راهگشا شود.
ت- درمان دارویی
برای درمان علت زمینهای کمخوابی که در بیشتر موارد یک اختلال افسردگی یا اضطرابی است، مصرف داروهایی که ضد افسردگی نام دارند و در واقع هم ضد افسردگیاند و هم ضد اضطراب، در بیشتر موارد کفایت میکند. با این حال، از آن جا که اثر این داروها معمولاً چند هفته پس از آغاز مصرفشان شروع میشود، پزشک معمولاً داروی سریعالاثری مانند داروهای خوابآوری که نام برده شد را به عنوان داروی کمکی تجویز و حداکثر پس از چند هفته قطع میکند. این قطع زودهنگام داروی خوابآور مانع از ایجاد وابستگی میگردد و البته داروی اصلی ضد افسردگی اغلب تا مدتی برای جلوگیری از بازگشت علایم ادامه مییابد. داروهای ضد افسردگی بر خلاف داروهای خوابآور باعث وابستگی نمیشوند. البته همواره استثنائاتی در تجویز داروها وجود دارد که با نظر پزشک اعمال میگردد. به طور مثال، پزشک ممکن است مصرف طولانیمدت داروی خوابآور را نیز در مواردی لازم بداند.
ث- درمان غیر دارویی
روشهای غیر دارویی مانند رواندرمانیهای شناختی- رفتاری نیز در درمان کمخوابی میتواند مؤثر باشد و البته این درمانها در بیشتر موارد باز هم باید در اساس، معطوف به درمان اضطراب و افسردگی شود.