تاریخ: ۱۳۹۴/۲/۲۷
بیماریهای فرهنگی جامعه را نباید ویژگیهای خودمان تلقی کنیم
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی در چهارمین همایش روانپزشکی فرهنگی و اجتماعی (۲۳ تا ۲۵ اردیبهشت ۱۳۹۴) با اشاره به اینکه در تأملات فرهنگی جامعه، مشکلی وجود دارد، گفت: ویژگیهای منفی ایرانیان نباید فرهنگ ایرانی تلقی شود، بلکه این ویژگیها، بیماریهای فرهنگی جامعه است.
به گزارش خبرنگار اجتماعی ایرنا، سیدمحمد بهشتی روز چهارشنبه در چهارمین همایش روانپزشکی فرهنگی و اجتماعی در دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی با اشاره به کتاب حاجی بابای اصفهانی اثر جیمز موریه دیپلمات انگلیسی در ایران، افزود: این نویسنده در این کتاب ایرانیان را با ویژگیهایی مانند دروغگو، ریاکار یا منفعتطلب و تمام ویژگیهای منفی دیگر، توصیف کرده و ما با خواندن این کتاب نسبت به فرهنگ ایرانی، حالت تهوع پیدا میکنیم و اکنون نیز ۹۹ درصد جامعه تحصیلکرده کشور با اینکه کتاب را نخواندهاند، نگرششان نسبت به فرهنگ ایرانی از زوایه دید همین کتاب است.
وی ادامه داد: بسیاری از نویسندگان مانند جمالزاده یا زیباکلام در کتاب «ما چگونه ما شدیم» نیز بر این کتاب حاشیه نوشتهاند. وی اضافه کرد: البته در جامعه ما بسیاری از ویژگیهای کتاب حاجی بابای اصفهانی قابل مشاهده است و به طور مثال فقط در یک ترافیک تهران همه این ویژگیها با هم دیده میشود، اما نکته مهم این است که این ویژگیها نباید به عنوان ویژگیهای فرهنگ ایرانی معرفی شود بلکه این ویژگیها بیماریهای فرهنگی ایران هستند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی تاکید کرد: این خطا است که بیماری های جامعه را ویژگی های خودمان تلقی کنیم اما این مساله متاسفانه فراگیر شده و ما این مساله را باور می کنیم و حتی این سووال به ذهن جامعه تحصیلکرده هم نمی رسد که اگر جامعه دارای چنین ویژگی های منفی است چگونه از دل همین جامعه ، فردوسی، عطار و سعدی ظاهر می شود.
بهشتی گفت: چطور کشوری می تواند ویژگی های منفی کتاب حاجی بابای اصفهانی را داشته باشد و در عین حال ، تا این اندازه در فرهنگ و میراث جهان ، سهم داشته باشد ؛ همچنانکه هم اکنون یک الگو از سه الگوی غذای جهان مربوط به ایران است.
وی اضافه کرد: آدم های سالم نیز مستعد بیمار هستند و اگر بطورمثال فردوسی هم بیمار می شد نمی توانست شعر بگوید.
وی در ادامه با اشاره به نفوذ فرهنگ ایران در هند طی دوران استعمار انگلیس بر هند ، گفت: در آن زمان برای یاددادن زبان فارسی به هندی ها، کتاب های گلستان سعدی و چهارمقاله تدریس می شد اما انگلیس ها کتاب حاجی بابای اصفهانی را جایگزین این کتاب کرده تا حس تنفر به ایرانی ها را در آنان تقویت کنند اما دیپلمات های انگلیسی که می خواستند به ایران بیایند باید کتاب گلستان را فرامی گرفتند زیرا کتاب گلستان، موجزترین متنی است که هویت ایرانی را تعریف می کند.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی گفت: گلستان سعدی هویت ایرانی را تعریف میکند نه کتاب حاجی بابای اصفهانی. بهشتی افزود: همه فرهنگهای جهان دارای ویژگیها و بیماریهایی هستند و این مسأله اختصاص به ایران ندارد؛ شرایط محیطی ایرانی اقتضا میکند که مردم ایران اهل از قوه به فعل در آوردن و کیمیاگر باشند و این مسأله مستلزم طبع پرستاری است؛ یعنی صبر داشته باشند و ناامید نشوند.
وی ادامه داد: ایران دارای موقعیت جغرافیایی خاصی در جهان است که همه فرهنگها از جمله هند و چین باید از ایران عبور میکردند؛ ایران پل ارتباطی بوده و هست و یکی از آثار این شرایط، رندی -یعنی پرده پرده بودن و همه چیز را عین تنگ بلور نشان ندادن- است. وی با اشاره به اینکه موقعیت جغرافیایی ایران موجب شده تا خانههای ایران، اندرونیهای ساده و بیرونیهای پرتکلف داشته باشد، اضافه کرد: مردم ایران ناگزیر از رند بودن هستند و اگر رند نبودیم چیزی برایمان باقی نمیماند؛ این عیب ما نیست، ویژگی ما است.
رییس پژوهشگاه میراث فرهنگی با بیان اینکه فرهنگها با هم متفاوت بوده و سرمایه هر جامعهای است، یادآور شد: فرهنگ دانایی حاصل از تعامل تاریخی ایران با محیط خود برای حفظ بقا و فراهم کردن حداکثر شرایط زیستی است.
بهشتی با اشاره به اینکه بخش اعظم فرهنگ در ناخودآگاه افراد است، تصریح کرد: ایران هر زمان که بحران داشته از لحاظ فرهنگی خراب شده و اگر ثبات داشته، حال جامعه خوب بوده است. به طور مثال از دوره تیموری تا طهماسب صفوی که بلبشو بوده، هیچ اثر ارزشمند تاریخی نداریم. وی تاکید کرد: فرهنگ به محض آرامش شروع به شکفتن میکند؛ از سال ۴۲ ایران وارد شرایط بحرانی میشود و از دهه ۷۰ شرایط رو به بهبود است؛ بخشیدن این تعداد زیاد از متهمان پای چوبه دار نشانه اتفاقی است که در جامعه در حال وقع میباشد. وی اضافه کرد: به طور مثال در سال ۷۵ در تهران، هفت کافی شاپ وجود داشت و امروز هزاران کافی شاپ وجود دارد یا اینکه امروز تهران (به خاطر نصب بیلبوردهای هنری) به یک گالری بزرگ تبدیل شده است و این شرایط نشان میدهد که حال جامعه رو به بهبود است.
واکنشهای تند جامعه به مسائل اجتماعی قابل فهم است
برگرفته از روزنامه شهروند (۱۳۹۴/۲/۲۴)
تغییر در پدیدههای اجتماعی و تأثیر آن در جامعه، یکی از محورهای همایش روانپزشکی فرهنگی و اجتماعی بود. موضوعی که ارتباط مستقیمی با سلامت روانی جامعه دارد. دکتر سید احمد جلیلی، رئیس انجمن علمی روانپزشکان ایران در گفت وگو با «شهروند» در این باره توضیحاتی میدهد.
با توجه به تغییرات اجتماعی که در جامعه با آن روبهرو هستیم و واکنش افراد به ویژه قشر جوان به این پدیدهها، ارزیابی شما از وضع سلامت روانی جامعه چیست؟
ببینید برای پاسخ دقیق به این سؤال باید پژوهشهایی صورت گیرد، اما هنوز بررسی همه جانبه و کاملی در ارتباط با وضع سلامت روانی جامعه انجام ندادهایم. با این همه اما براساس موضوعاتی که با آنها مواجه هستیم، میتوانیم بگوییم که وضع خیلی دلچسب نیست. البته وجود چنین شرایطی خیلی هم دور از انتظار نیست. معمولاً برای این که جامعهای از سلامت روانی قابل قبولی برخوردار شود، باید آن جامعه احساس ایمنی کند، رفاه و کیفیت زندگی مناسب داشته باشد و باید روابط مردم با مردم و دولت با مردم و همچنین مردم با دولت یک رابطه سنجیده و حساب شده و بر مبنای همکاری و تعامل باشد. آن جامعه نباید گرفتار فقر و بحران شده باشد، چه بحران سیاسی و چه بحران اقتصادی. به طور کلی تغییرات سریع وضع اقتصادی و اجتماعی و گذر از سنت به مدرنیته، عوامل مشکل زایی هستند. در هر کشوری سوانح طبیعی و جنگ و… که رخ داده میتواند عوارضی در ارتباط با بهداشت روانی جامعه ایجاد کند. برای این که جامعه ای خوب و سرحال باشد، باید جامعه بسامانی باشد. جامعهای که بسامان باشد میتواند مشکلات را حل کند و سطح بهداشت روانی را ارتقا دهد و در نتیجه ارتقای بهداشت عمومی را به دست آورد. وقتی که هر روز اعلام میشود، مردم در وضع اقتصادی بدی به سر میبرند، وقتی به مردم گفته میشود که میلیاردها تومان سوءاستفاده شده بدون این که صحت گفتهها تأیید شود، در چنین شرایطی، سلامت روانی جامعه تحت تأثیر قرار میگیرد، هر چند که شاید در وهله اول موضوع خیلی ساده به نظر برسد.
شما در صحبتهایی که کردید، به دلچسب نبودن برخی از اتفاقات اجتماعی اشاره کردید، دقیقاً منظورتان چیست؟
برای نمونه میزان جرایم، اعتیاد و طاق و حتی وضع رانندگی. کسی که حق مردم را در رانندگی سلب میکند، اگر در موقعیتی دیگر قرار بگیرد، دستش را در جیب شخص دیگری هم میکند. راجع به همه موضوعها میتوان این مسأله را تعمیم داد. این نشان میدهد وضعی که در آن قرار داریم، خیلی دلچسب نیست.
به اعتقاد شما چقدر سلامت روانی به سلامت اجتماعی ارتباط پیدا میکند؟
اینها از هم جدا نیستند. زمانی که میگوییم بهداشت عمومی، تمام این موارد را شامل میشود. همانطور که بهداشت روانی شامل تعداد بیماران سرطانی، قلبی و تعداد حوادث جادهای و … میشود، سلامت روان هم به سلامت اجتماع مرتبط میشود. جامعه نیاز به آرامش دارد.
در حال حاضر موضوعی که خیلی با آن مواجه هستیم، حضور فراوان مردم در فضاهای مجازی است، جایی که فرصت خوبی برای مردم به ویژه قشر جوان ایجاد کرده تا نسبت به موضوعهای مختلف واکنش نشان دهند. گاهی هم شاهد واکنشهای تندی از سوی مردم هستیم. به اعتقاد شما منشأ این واکنشهای تند به مسائل اجتماعی چیست؟
درست است، ما در ارتباط با برخی موضوعها، با رفتارهای غیرمنطقی و گاهی منطقی مردم مواجه میشویم. عمدتاً مسألهای که مردم را به واکنش وا میدارد، مربوط به سلامت روان جامعه نمیشود. مسألهای که وجود دارد این است که مردم امروزه با افراد ثروتمندی در خیابان مواجه میشوند که بنا بر باور عمومی این سرمایه را از راه درست بهدست نیاوردهاند. واقعاً برخی از این واکنشهای تند را ما نمیپسندیم، اما به هرحال قابل فهم هستند. مردم نسبت به توزیع درآمد اعتراض دارند و نظر خوبی نسبت به افراد مرفه وجود ندارد. مردم وقتی میبینند کسی به حدودی از ثروت میرسد که پورشه و مازراتی میخرد، تصورشان این است که این ثروت از راه حلال به دست نیامده. اینجاست که لایههای بیماریزای جامعه رو میشود. چنین اتفاقی در جامعه ما درحال رخ دادن است.
خشونت در میان جوانان زیاد شده
مصاحبه با دکتر محمد صنعتی، روانپزشک؛ برگرفته از روزنامه شهروند (۱۳۹۴/۲/۲۴)
از نظر شما جایگاه جامعه ما از نظر سلامت روان کجاست؟
وقتی به جامعه ایران توجه میکنیم، میبینیم که در دهههای گذشته اتفاقاتی را پشت سر گذاشتیم. بعد از آن هم جنگ طولانیتری که ۳۷-۳۶ سال طول کشید که یکی از نشانههای آن همین تحریمهاست. همه اینها منجر به بیثباتی میشود. بیثباتیهای اجتماعی و اقتصادی و… جنگ همیشه مرزها را مخدوش میکند، چه مرزهای زمینی و خاکی و چه اخلاقی و اقتصادی و… وقتی همه اینها مخدوش میشود، جمعیتی که در چنین جامعه و فرهنگی زندگی میکنند، سطح اضطرابشان بالا میرود و احساس ناامنی میکنند. در ادامه آن هم با مشکلاتی مواجه میشوند که در نهایت میزان اضطراب و افسردگی را بالا میبرد.
به نظر شما با توجه به گذشت نزدیک به سه دهه از جنگ، آیا طبیعی است که الان با نشانهها و پدیدههای ناشی از آن مواجه شویم؟
وقتی از آن تنشها بیرون آمدیم، بیشتر به آن توجه میکنیم. به طور کلی سطح آگاهی مردم نسبت به مسایل روانیشان بیشتر شده. استیگمای روانی کاهش پیدا کرده، مردم شرمنده نیستند که میخواهند به روانپزشک مراجعه کنند. مردم میتوانند راجع به افسردگی و اضطرابشان صحبت کنند. حتی رسانهها به خیلی از مسایلی که قبلاً خط قرمز بود، توجه میکنند. در شرایط فعلی خیلی از خط قرمزها و سانسورها را برداشتهاند.
آیا سانسورها برداشته شده و ما شاهد این پدیدهها هستیم یا اینکه این پدیدهها افزایش پیدا کرده است؟
وقتی سانسورها برداشته میشود میتوان راجع به آن صحبت کرد. اینگونه نیست که این پدیدهها زیاد شده. اتفاقاً زمانی که مسایل پنهان باشند، به صورت پنهانی هم گسترش پیدا میکنند.
در یکی دو سال گذشته، شاهد بالا رفتن میزان پرخاشگری مردم هستیم. این موضوع به ویژه در ارتباط با پدیدههای اجتماعی خیلی نمود پیدا میکند. تفسیر شما از این میزان پرخاشگری چیست؟
به هر حال خشونت در میان جوانان زیاد شده، این هم فقط محدود به کشور ما نیست. میل به خشونت هم بالا رفته. مردم اعتراضهایشان را اغلب با خشونت ابراز میکنند، که ما خیلی با این موضوع مواجه میشویم. جوانان معتقدند که حقشان را باید فریاد بزنند. همین هم باعث بالا رفتن میزان پرخاشگری میشود.
افسردگی و ایجاد افکار خودکشی در زنان نتیجه خشونت خانگی
برگرفته از روزنامه شهروند (۱۳۹۴/۲/۲۷)
مروئه وامقی، روانپزشک، در این همایش مطالعات همسرآزاری در ایران را مرور کرد. به گفته او، در سالهای ۸۰ تا ۹۳، ۱۹۶ مقاله با موضوع همسرآزاری ارایه شده که به ترتیب استانهای اصفهان، خراسان رضوی و کردستان بیشترین میزان همسرآزاری را داشتهاند. او گفت: «در ۲۹ مطالعه انجام شده، شیوع کلی خشونت ۱۷ تا ۹۴ درصد گزارش شده است. در ۳۷ مطالعه، خشونت جسمی شیوع ۷ تا ۹۱ درصدی، خشونت روانی در ۳۱ مطالعه شیوع ۲۵ تا ۹۳ درصدی و خشونت جنسی در ۲۵ مطالعه شیوع ۷ تا ۹۲ درصدی و خشونت اقتصادی، شیوع ۳/۴ تا ۳۴/۷ درصدی را نشان میدهد. «به گفته او، خشونت اقتصادی، به معنی مشارکت ندادن همسر در تصمیمگیری مالی، سختگیری در دادن خرجی، مجبور کردن به فروش اموال و… است. وامقی به خشونت در دوران بارداری هم اشاره کرد: «در ۳۷ مطالعه انجام شده، خشونت جسمی در دوران بارداری ۱/۲ تا ۵۷ درصد، خشونت روانی، ۶ تا ۷۶ درصد، خشونت جنسی یک تا ۵۲ درصد، خشونت اقتصادی ۲۳ تا ۹۳ درصد و خشونت اجتماعی ۱۴ تا ۸۵ درصد بوده است.» این روانپزشک این توضیح را هم داد که سن زن و مرد، مدت ازدواج، تعداد فرزندان، میزان تحصیلات، شغل و وضع اقتصادی و اجتماعی، اعتیاد و همچنین متغیرهایی مانند اعتیاد زنان، مواجهه و تجربه خشونت در دوران کودکی، میزان حمایت اجتماعی از زنان، روابط با خانواده پدری، قومیت و ویژگیهای روانی و… از جمله علتهایی است که در وقوع همسرآزاری نقش دارند. به گفته وامقی، خشونت خانگی، مشکلات سلامت روانی، مانند افسردگی و افکار خودکشی را در میان زنان ایجاد میکند. از سوی دیگر آسیبهای جسمی مانند کبودی، بریدگی، سوختگی، شکستگی و… پیامدهایی است که زنان در معرض خشونت آن را تجربه میکنند. همچنین خونریزی و پارگی پرده جنینی و سقط جنین هم از جمله عوارض خشونت در دوران بارداری است.
سیستان و بلوچستان بدترین شرایط سلامت اجتماعی را دارد
برگرفته از روزنامه شهروند (۱۳۹۴/۲/۲۷)
دکتر حسن رفیعی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی هم با اشاره به رویکردهای سلامت اجتماعی تأکید کرد: «از نظر سلامت اجتماعی، تهران در بهترین و سیستان وبلوچستان در بدترین شرایط قرار میگیرند.»
افزایش تولید متامفتامینها در کشور
برگرفته از روزنامه شهروند (۱۳۹۴/۲/۲۷)
دکتر آفرین رحیمی موقر، رئیس مرکز تحقیقات مطالعات اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی تهران با اشاره به روند اعتیاد در ایران، با بیان این که در ۳۰ سال گذشته، هر سال هشت درصد به تعداد مصرف کنندگان مواد مخدر اضافه میشود، گفت: «بر اساس مطالعهای که در سال ۸۰ انجام شد، مشخص شد که سه میلیون و ۷۰۰ هزار نفر در کشور مصرف جاری مواد اپیوئیدی یعنی تریاک و شیره را تجربه کردهاند. در سال ۹۰ هم مطالعه خانه به خانه جمعیت عمومی نشان داد که سه میلیون و ۲۹۰ هزار نفر در خانهشان مصرف یک ماده غیرقانونی را داشتهاند.» به گفته او، هنوز در کشور مصرف مواد اپیوئیدی حرف اول را میزند و تریاک با اختلاف چشمگیری هنوز ماده اول مصرفی در کشور است.
رئیس مرکز تحقیقات مطالعات اعتیاد دانشگاه علوم پزشکی تهران، به سن شیوع مصرف موادمخدر در کشور اشاره کرد: «تنها یک مطالعه در کشور نشان میدهد که متوسط سن شیوع مصرف مواد مخدر پایین آمده که نمیتوان آن را به کل کشور تعمیم داد، در حالی که مطالعات دیگر، از ثابت ماندن سن مصرف مواد مخدر حکایت دارند.» او در ادامه از افزایش فزآینده تولید متامفتامینها در کشور ابراز نگرانی کرد. «در سه چهار سال اخیر با افزایش تولید این مواد مواجه هستیم. مواد محرک، مواد خطرناک آینده ماست. حالا هم با موضوع خرید و فروش اینترنتی مواجه هستیم، اتفاقی که خیلی نگران کننده است.»